مروری بر روابط با آمریکا ،از دولت اصلاحات تا دولت روحانی

ساخت وبلاگ

چرا پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات 24 خرداد 92 بصورت یکطرفه ، وابتدا به ساکن وبدون مقدمه، زمزه برقراری رابطه بین ایران وآمریکا، از زبان سیاستمداران آمریکایی ورسانه هاآمریکایی شنیده شد؟ وچرا پس از معرفی کابینه وحضور افرادی خاص در کابینه واخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی ، این زمزمه قوی تر ورسمی ترطنین انداز شد ؟ وچرا در اولین سفر آقای روحانی ، دولت مردان غربی وآمریکایی ، در جامه عمل پوشاندن به شایعات قبلی وفعلیت بخشیدن به زمزمه های رسانه ای ، آن همه بی تابی داشتند واصرار می ورزیدند ؟

  برای اینکه خیلی شفاف و دقیق و مستند ، به علت تامه و سبب اصلی این تغییر مواضع دولتمردان آمریکایی و اروپایی پی ببریم و از آنطرف هم ، با علت العلل شوق و ذوق واستقبال عجولانه حضرات اصلاح طلب آشنا شویم، لازم است کمی تا اندازه ای به عقب برگردیم وبه حوادث تلخ وشیرین ومواضع ورویکرد سیاست خارجی دولت ها در 16 سال گذشته ( 8 ساله دولت اصلاحات و 8 ساله دولت اصولگرایان) با تأمل وبصیرت بنگریم .

یادمان نمی رود ودر تاریخ انقلاب ثبت است  در سال 1382، زمانی که دولت اصلاحات با شنیدن صدای شنی تانک های آمریکایی در عراق به وحشت افتاده بود واز مجلس اصلاحات ( مجلس ششم )نیز، از زبان نائب رئیس مجلس ندای ترس از آمریکا و فتوای وجوبیت ترس از آمریکا شنیده می شد؛ جناب آقای سید محمد خاتمی ؛ بنام تنش زدایی ودفع خطرات احتمالی وبه خواسته عدم ثبت نام ایران در لیست کشورهای محور شرارت ، چه نامه ای وبا چه متن وادبیاتی برای رئیس جمهور وقت آمریکا نوشت .

آری؛ به نقل از تاریخ و جراید، آقای سیدمحمدخاتمی در این نامه، دست دوستی به سمت آمریکا دراز کردند و حاضر شدند ، به خاطر دوستی با آمریکا ،از مظلومیت فلسطین و قتل عام فلسطینی ها و محاصره قدس شریف چیزی نگوید و هیچگونه حمایتی  نسبت به آنها نداشته باشد. وبرای خلع سلاح حزب الله لبنان تلاش نماید. و تمام برنامه های هسته ای را طبق میل ونظرمقامات کاخ سفید، شفاف سازی نماید.[1]

در مقابل امتیازاتی که  آقای خاتمی در این نامه به آمریکا داده بود، از رئیس جمهوروقت آمریکا خواسته شده بود که ، ایران را در لیست محور شرارت قرار ندهد. اما از آنطرف آمریکا در مقابل این نامه ، که به قیمت به تاراج رفتن آبرو و حیثیت و عزت ایران و ایرانی و شکستن قلوب میلیون ها مسلمان دربند فلسطینی و مجاهدین لبنانی و بدبین شدن جمیع مسلمانان و آزادی خواهانی که ، روزی ایران و ایرانی را مهد آزادی والگوی جوانمردی ورادمردی می دانستند تمام شده بود ؛ نه تنها عکس العمل مثبتی که دلخواه و مورد انتظار آقای خاتمی بود نشان نداده ، بلکه خیلی هم عصبانی شده بودند که ، چطور دولتمردان ایرانی جرأت کرده اند به آمریکا نامه بنویسند. و اتفاقا خیلی زودتر از آنی که باید اتفاق بیفتد، ایران را در لیست کشورهای محور شرارت جای دادند .

بازهم یادمان نمی رود که ، در سال 1387 آن مردی که  قداست و تابو هلوکاست را درجهان، در هم شکست و وهشت سال تمام ، خواب را بر چشمان رهبران رژیم جعلی  اشغالگر قدس ومدافعان جنایتکار آنان حرام کرده بود  ، درخنثی نمودن نامه ذلیلانه رئیس دولت اصلاحات ، چه نامه ی توحیدی و عزت آفرینی  ، در موضع قدرت برتر ،  برای اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا نوشت . وهمچنین یادمان نمی رود آن سخنان آتشینی که در مجمع عمومی سازمان ملل بیان شد ، و تمام داشته ها وخرمن 60 ساله صهیونیسم وآمپریالسم جهانی را سوزاند ، طوریکه احدی از رهبران اروپایی حامی صهیونیسم ، جرأت رودر روشدن ونگاه در چشمان تیز بین صاحب سخن را نداشتند . واز ترس ووحشت سالن سخنرانی را ترک می کردند .

صد البته سیاست مداران آمریکایی نیز ، مثل نویسنده این یادداشت و دیگر پیروان و حامیان گفتمان مقاومت و فرهنگ شهادت در ایران زمین، این دو نامه را و همچنین مواضع انفعالی و نرمش های ذلیلانه ی هست ساله دولت اصلاحات وایضاً مواضع انقلابی و مقاومت و ایستادگی های 8 ساله دولت اصولگرا خصوصا روحیه ی  صهیونیسم و استکبارستیزی دولت اصولگرا را فراموش نکرده اند

نگارنده معتقد است ، سیلی های پی درپی که توسط مقام عظمای ولایت ووامت ولایی ایران اسلامی ودولت ولایتمدار نهم ودهم ، در طول هشت سال گذشته که تفکر اصول گرایی وگفتمان مقاومت وانقلاب اسلامی بر ایران حاکم بود، بر صورت سیاستمداران آمریکایی ورهبران رژیم کودک کش صهیونیستی ، نواخته شد ، آنان را از خواب غفلت بیدار کرده ومجبورشان نمود ،تابرای مهار این سیلی ها ، چاره ای بجویند . وبه همین خاطر آنها بر آن داشت ، تابه خوبی وبا دقت هرچه بیشتر ، رویکرد ومواضع دولت اصلاحات ودولت اصولگرا را در 16 سال گذشته ، در امر سیاست خارجه رصد ومورد مطالعه دقیق قرار دهند .

ماحصل این رصد ومطالعه وبررسی ، این شد که آنان به این نتیجه برسند که ، آمریکا وغرب بهتر می تواند با اصلاح طلبان تعامل برقرار نمایند . واز همه مهمتر اینکه ، امنیت فرزند ناخلف آنان ( رژیم غاصب صهیونیستی ، وبا روی کار بودن دولت یا تفکراصلح طلبی بهتر وبیشتر تأمین خواهد شد .

از این رو ؛  با پیروزی آقای روحانی در انتخابات 24 خرداد 92 با توجه به نوع حمایتها وشخصیت های شاخص حامی او، می توان گفت که ، افرادی که حتی بیشتر از شخص روحانی وحامیان خاص او ، از پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم خوشحال بودند وسر از پا نمی شناختند ، رهبران وبزرگان صهینونیسم وآمپریالیسم جهانی بود .

شایان ذکر است که ، رهبران آمریکا واروپا ورژیم صهیونیستی ، که در 8 سال حاکمیت تفکروگفتمان مقاومت واصولگرایی به ستوه آمده بودند ،  واز اینکه درسال 1382 ، به نامه رئیس دولت اصلاحات که از موضع صعف وترس وانفعال نگاشته شده بود ودست دوستی به سمت آنان دراز کرده بود ، لبیک بگویند ؛ سخت نادم وپشیمان وسرخورده شده بودند ، لذا از ترس اینکه ، این فرصت نیز از دست آنها برود ودر آینده ، بازهم گفتمان مقاومت وانقلاب اسلامی واصولگرایان واقعی به قدرت برسند ، آن چنان از پیروزی آقای روحانی وشخصیت های حامی او خوشحال شده بودند که ، نتوانستند این خوشحالی وشادمانی را مخفی کنند . لذااین خوشحالی زاید الوصف ، سیاستمداران صهیونیسم وآمریکا را چنان ذوق زده نمود ، که خیلی مبتدیانه وغیر متعارف برای برقراری ارتباط دیپلماسی با جمهوری اسلامی ایران ، بی تابی وواکنش نشان دادند .

بدون تردید ، رهبران آمریکا واروپا ورژیم ضد بشری صهیونیستی ، با این رویکردی که در پیش گرفته اند ، می خواهند با یک تیر؛ همزمان دوهدف را نشانه بگیرند . هدف اول اینکه ، خودشان ازفرصت پیش آمده ، نهایت استفاده را ببرند. وبه امید اینکه تیرشان نیز ، به قلب هدف دوم هم اصابت نماید ، حاضرند برای دستیابی به آن هدف ، از خیلی از خواسته ها ومطالبات هرچند نامشروع قبلی شان بگذرند وعقب نشینی کنند وبه هر قیمتی شده در این دولت رابطه دیپلماسی برقرار نمایند .

اما هدف دوم آنها چیست ؟ هدف دوم آنها این است که ، بر خلاف واقع وبه دروغ ، به ملت شریف وهوشمند ایران اسلامی ؛ اینگونه القاء کنند که ، آنکه موفق شده آمریکا را به برقراری ارتباط با آمریکا ترغیب وتشویق نماید وخطرات جدی جنگ با آمریکا واسرائیل را از سر ایران وایرانیان مرتفع سازد ومشکلات اقتصادی ناشی از تحریم هارا حل وفصل نماید ، دولت آقای روحانی وتفکر اصلاح طلبی حامی او بوده است ، تا شاید از این گفته ، حکومت 4 سال بعدی آقا روحانی وحاکمیت ابدی تفکر اصلاح طلبی بر ایران را تضمین نماید و وخودشان نیز ، ازفرصت طلایی بدست آمده برای چپاول وبراندازی تدریجی نطام جمهوری اسلامی بهره برداری کافی ووافی را داشته باشند .

زهی خیال باطل ، اینگونه تفکرات توهمی بیش نیست . تا زماینکه سایه پر برکت ومقدس ولایت فقیه بر نظام اسلامی ایران حاکم است ، هیچ قدرت خارجی جرأت کج نگاه کردن به نظام اسلامی وحقوق واجبه ملت شریف ایران را نخواهد داشت ، وملت شریف وانقلابی وولایت مدار ایران اسلامی ، خیلی خوب می دانند ، که عقب نشینی امروز آمریکا وغرب ، محصول مقاومت وتدابیر هوشمندانه امام راحل و مقام عظمای ولایت در طول 34 سال گذشته است .

بنابراین ، اکثر قریب اتفاق امت ولایتمدار ایران اسلامی ، گفتگوی امروز را نتیجه مقاومت وروحیه استکبار ستیزی دولت اصولگرا می دانند . واین باور هیچ خدشه ای به انتقاداتی که به عملکرد اقتصادی دولت نهم ودهم مترتب بوده ئنویسنده این یادشت ، در طول 4 سال دولت دهم یکی از منتقدان جدی او بوده وارد نخواهد کرد . چرا که ملت مسلمان ایران ؛ همه چیز را از زوایه انصاف وعدالت می بینند وقضاوتشان همواره منصفانه وخدا پسندانه بوده است .

-----------------------------------------------------------------

 

 

 

[1] برای کسب اطلاعات بیشتر در باره این نامه به نشریه یالثارات الحسین ،شماره502 در 13 آذر 87 به یادداشتی به قلم نگارنده تحت عنوان؛ برگی از عبرت های تاریخ اسلامی مراجعه شود.

 

دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید

برچسب : عقب نشینی آمریکا وغرب, نرمش قهرمانه, نرمش هنرمندانه, ولایت فقیه, امام خامنه ای , نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 371 تاريخ : جمعه 12 مهر 1392 ساعت: 12:50