قاي وزير! مسئوليت فضاي تند پس از جشنواره با شماست

پایگاه عدالت خواهان گلستان سينما يکي از موثرترين ابزارهاي پيشرفته هزاره سوم در جهت نيل به اهداف بلند مدت و راهبردی کشورها به حساب مي‌آيد. تسخير ذهن و قلب و حتي سرزمين و موطن افراد با بهره گيري از آثار سينمايي هدفمند و هوشمندانه از جمله مولفه‌هاي قابل احصای سينما محسوب مي‌گردد. از طرفي کشورهاي صاحب سبک و اثر در حوزه سينما سعي مي‌کنند با برپايي جشنواره‌هاي موضوعي و يا غيرموضوعي متنوع و مختلف و با توليد آثاري برگرفته از ريشه‌هاي تمدني و فرهنگي شان ضمن هنرنمايي، داشته‌هايشان را در دسترس ديگر اقوام و ملل قرار بدهند.

ويتريني به نام جشنواره فجر

هر ساله با آغاز ايام سالروز پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن ماه جشنواره بين‌المللي فيلم فجر تبديل به ويترين نمايش آثار و توليدات يک سال گذشته فيلمسازان کشورمان مي‌گردد. اين جشنواره هرساله با حواشي و مباحث مختلفي برگزار مي‌شود اما جشنواره امسال از چند جهت قابل توجه و داراي حساسيت است. جشنواره فجر امسال صرفنظر از برخي احتمالات،با۳‌مشکل عمده مواجه است که کار مسئولين و بخصوص دبير آن را تا حدودي سخت مي‌کند؛اولا حجم بالاي فيلمهاي شرکت کننده و نيز با توجه به حضور آثاري از افراد مشهور و صاحب نام سينماي کشورمان در اين دوره از جشنواره و مدعي کسب سيمرغ‌بودنشان حساسيتهاي بسياري را در پي خواهد داشت.

دردسر فيلم‌هاي توقيفي

حجم و تعداد بالاي فيلمهاي شرکت کننده در جشنواره يکي از مسائلي است که کار داوري آثار را سخت تر مي‌کند. حال اگر در بين آثار حاضر در جشنواره، فيلمها و فيلمسازان مدعي و صاحب نامي که هر کدامشان در سر سوداي تصاحب سيمرغهاي چندگانه را دارند حضور داشته باشند قطعا حساسيتهاي داوري آثار به بالاترين حد خود مي‌رسد. انتخاب يا عدم انتخاب اثر هر کدام از اين مدعيان به تنهايي مستعد به حاشيه بردن جشنواره امسال خواهد بود.

مسئله دوم مربوط به فيلمهاي توقيفي است که به تبع برخي تحرکات قابل تامل مسئولان سازمان سينمايي و وزارت ارشاد در حوزه‌هاي مختلف، باعث بالا رفتن انتظارات ويژه و خاص برخي از صاحبان آثار توقيفي و حتي زنده شدن اميد اخذ مجوز نمايش توليداتشان را فراهم کرده است. اين موضوع هم به عنوان دومين مشکل اين دوره از جشنواره به حساب مي‌آيدکه دبير جشنواره بايد فکر و تدبيري خاص در رابطه با آنها به کار بگيرد.

مشکل سوم

مشکل سوم و البته حاشيه سازترين مسئله در رابطه با اين دوره از جشنواره حضور فيلمهاي ويدئويي است که بدون داشتن پروانه ساخت توليد شده اند و داعيه و مدعاي شرکت در اين دوره از جشنواره را دارند.

اينها سه بخش از معضلات و مشکلاتي است که در جشنواره فيلم فجر امسال قابل احصا و رصد هستند. يکي از مباحثي که در افواه اهل سينما در حال شنيده شدن است مربوط به کنار گذاشتن و به نوعي حذف برخي از فيلمسازان ارزشي از جشنواره است که مي‌تواند مستعد بروز برخي اتفات باشد. البته مباحث و حواشي حساسيت زاي ديگري نيز وجود دارند که بر اساس تحليلهاي مختلف ارائه شده از سوي کارشناسان آنها را مورد ارزيابي و سنجش قرار داده ايم.

توقع بي‌جا

محمدحسين نيرومند کارشناس فرهنگي و سينما درباره ارزيابي اش از جشنواره فيلم فجر امسال به خبرنگار«يالثارات» مي‌گويد: من فکر مي‌کنم که معاونت سينمايي در جشنواره فجر امسال به غير از اينکه شاهد کيفيت بالاي برخي فيلمهاي شرکت کننده در جشنواره است حضور فيلمسازاني مثل ابراهيم حاتمي کيا با فيلم «چ» و آقاي مجيد مجيدي با فيلم«محمد»(ص) هم باعث رونق بيشتري به جشنواره فجر خواهد شد.اما از طرفي احتمال اينکه جشنواره امسال با مشکلاتي هم مواجه شود، تا حدودي قابل پيش بيني است.

به نظر مي‌رسد يکي از چالشهايي که دبير محترم جشنواره با آن روبرو خواهد شد مربوط به برخي از فيلمهاي توقيفي و فيلمهايي است که پروانه ساخت ندارند.به هر حال با تغيير فضايي که به وجود آمده است شايد برخي از افراد گمان مي‌کنند يا انتظار دارند که براي چنين فيلمهايي امکان نمايش به وجود بيايد اما واقعيت اين است که اين فيلمها مجوز قانوني پروانه ساخت ندارند و چنين توقعي مغاير با قوانين و مقررات وزارت ارشاد است.

لزوم پيش‌بيني براي مقابله با فرصت‌طلب‌ها

اين چالشها را بايد دوستان سازمان سينمايي بتوانند مديريت و حل کنند. چه اينکه محتواي برخي از اين فيلمها به گونه اي نيست که منتقدان متدين و دغدغه مند نسبت به آنها سکوت کنند در نتيجه يکي از سخت ترين مراحل جشنواره فجر کنترل اين مبحث است. به هر حال در فضايي که ايجاد شده قطعا افراد فرصت طلب چندگامي را برخواهند داشت فلذا دبير جشنواره و ديگر دوستان بايد تلاش کنند تا اين موارد را پيش‌بيني و مديريت کنند.

لازمه اين پيشگيري و مديريت هم اين است که دوستان از همين حالا به فکر چاره انديشي باشند. در واقع آقاي رضاداد بايد براي هر فيلمي يک برنامه‌ريزي و سناريوي خاص خودش را طرح ريزي کند. تا ان شاالله بتوانيم جشنواره اي داشته باشيم که بتوانيم نام «جشنواره فيلم فجر» را بر آن بگذاريم.

اين جشنواره فجر است نه کن و ونيز

اين کارشناس فرهنگي در ادامه اظهار مي‌دارد: واقعيت اين است که در مقابل فيلمهايي که با آرمانهاي انقلاب اسلامي مغايرت دارند، حتما افرادي موضع گيري و بحث خواهند کرد؛چرا که سينما در نهايت بايد آورده اي براي انقلاب اسلامي داشته باشد، نه اينکه به گونه اي بشود که با ارزش‌ها و اهداف انقلاب به جدال و ستيز برخيزد. در اين زمينه مديران سينمايي بايد سعي بکنند تا چنين فيلمهايي سينما را به چالشي نيندازند که براي کليت سينما و مهمتر از آن براي انقلاب اسلامي مشکل‌ساز بشوند! بايد در نظر داشته باشيم که اين جشنواره، جشنواره فيلم فجر انقلاب اسلامي است نه جشنواره کن، ونيز و يا .... بنابراين بايد سعي شود تا با ارزش‌ها و آرمانهاي اصولي انقلاب اسلامي همخواني داشته باشد.

منافع موج‌آفرينان

با توجه به اتفاقاتي که سال گذشته به توقيف و جلوگيري از ادامه اکران برخي فيلمها انجاميد؛ به نظر مي‌رسد در سال جاري برخي از کساني که منافعشان در گرو ايجاد تنش و موج آفريني تعريف شده است در حال طراحي و انجام اقدامات پنهان اما مديريت شده اي براي جشنواره فيلم فجر امسال هستند. اين افراد ظاهرا سعي دارند تا با انجام برخي جو سازيهاي تصنعي فضا را به سمت راديکالي شدن پيش ببرند تا پس از اين کار بتوانند بهره و ضربه مورد نظرشان را احصا و وارد کنند. از سويي اين افراد سعي دارند با در اختيار گرفتن موج رسانه‌اي به نفع خودشان، زخمها و عقده‌هاي چندين ساله و همچنين کينه‌هاي قديمي‌شان را التيام ببخشند.چه اينکه اين افراد به خوبي مي‌دانند که ديدبانان و رصد کنندگان فضاي فرهنگي جامعه اجازه نشو و نما و متجلي شدن به آثاري که ارزش‌ها و اصول اوليه انقلاب و اسلام را نشانه رفته اند را نخواهند داد.

هشدار

مشاور وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌گويد: بنده به عنوان يک کارشناس و فردي که برخي از اين فيلمها را مشاهده کرده ام و در جريان توليد برخي از فيلمها هستم احساس مي‌کنم که ممکن است چنين فضايي ايجاد بشود! با توجه به همين موضوع است که بنده عرض مي‌کنم اين دوره از جشنواره به رغم حضور برخي فيلمسازان صاحب نام و فيلمهاي قابل اعتنا و حرفه اي، از نظر مديريتي و تدبير امور به نحو شايسته، يک دوره بسيار سختي است!

بايد سيستم فرهنگي و هنري کشور به ويژه معاونت سينمايي و وزير محترم ارشاد يک برآورد و تحليلي از وضعيت آينده و پيش‌رو داشته باشند و بتوانند به شکلي صحيح و احسن جلوي تندرويها و به نوعي راديکاليزه شدن فضا را بگيرند. الان به صورت قطعي نمي‌توان گفت که چنين مسئله اي حتما و به ضرس قاطع اتفاق خواهد افتاد ولي برخي از فيلمهايي که صحبت حضورشان در جشنواره امسال هست،در صورت اکران شدن مستعد دامن زدن و ايجاد چنين فضايي(فضاي راديکالي و تند) هستند! البته داستاني که سال گذشته رخ داد با آنچه که امسال وقوعش محتمل است تفاوتهاي زيادي دارد.

افق روزهاي پرتلاطم سينما

با توجه به اقدامات قابل تامل صورت گرفته در حوزه سينما از جمله معرفي يک فيلم موهن به ارزشهاي ايراني اسلامي مثل فيلم«گذشته»ساخته اصغر فرهادي؛ به عنوان نماينده سينماي جمهوري اسلامي ايران در جشنواره صهيونيستي‌اسکارو بازگشايي خانه سينما با يک اساسنامه مجعول و مورد مناقشه، جملگي گوياي روزهاي پرتلاطم و جشنواره فجر پرحاشيه‌اي است.

نيرومند در اين رابطه مي‌گويد: تعطيلي خانه سينما به نظر بنده راهبرد غلطي بود اما آنچه را که من به آن اعتقاد دارم اين است که يک پروسه غيرقانوني در برگزاري مجمع شکل گرفته وهيئت مديره اي بر خلاف مشي مورد نظر در اساسنامه مجعول و غير قانوني خانه سينما(شرايط قانوني انتخاب اعضاي هيئت مديره با حضور همه اعضاي صنوف و...) انتخاب شده‌اند. حال نکته اينجاست که همين هيئت مديره غير قانوني قرار است يک مجمع عمومي(دوشنبه۱۵مهرماه) تشکيل بدهد! بحث اصلي اينجاست که متاسفانه وزارت ارشاد گمان مي‌کند که اگر اين مسئله به خوبي برگزار شود ماجراي مطول خانه سينما هم حل مي‌شود! خب برفرض که چنين هم شد پس اين وسط تکليف قانون چه مي‌شود؟چه کسي و يا چه دستگاهي متولي و پاسدار قانون است؟

وظيفه وزارت ارشاد

اين کارشناس سينما با تاکيد بر اينکه وظيف ذاتي وزارت ارشاد به عنوان بخشي از قوه مجريه اين است که پاسدار و مراقب اجراي قانون باشد، در ادامه مي‌افزايد: اينجاست که بايد وزارت ارشاد طبق قانون ناظر بر اجراي قوانين باشد، همين جاست که خلاف قانون عمل شده است! اينجا يک مولود نامشروع و غير قانوني مي‌خواهد مجمع عمومي برگزار کند و متاسفانه وزارت ارشاد و سازمان سينمايي با اقداماتشان در حال حمايت از اين هيئت مديره غير قانوني هستند! متاسفانه دوستان تصورشان بر اين است که با برگزاري مجمع عمومي خانه سينما و مابقي مسائل، همه چيز تمام مي‌شود در حالي که اينگونه نيست! و اين فقط ظاهر قضيه است.

بي‌قانوني در معاونت سينمايي

نيرومندضمن تاکيد بر لزوم انجام امور به شکلي درست و نيکو، مي‌افزايد: بنده يک دغدغه چندين ساله دارم و آن اين است که متاسفانه در معاونت سينمايي قوانين و مقررات در دوره مديريتهاي مختلف از گذشته تا به حال، جدي گرفته نمي‌شوند! اغلب قانون فداي رودربايستي‌ها و من بميرم توبميري و از اين دست چيزها مي‌شود! به طور مثال الان چند فيلم ايراني در خارج از کشور در حال اکران شدن هستند که مجوز اکران ندارند! خب اين چه قانوني است که نمي‌تواند جلوي يک چنين اتفاقاتي را بگيرد؟! مطمئن باشيد ما در جشنواره فجر با مشکلي به عنوان فيلمهاي ساخته شده بدون پروانه ساخت مواجه خواهيم شد.

راه غلطي که ارشاد در پيش گرفته

بنده فيلمهاي بدون مجوزي را دارم مي‌بينم که مهيّاي حضور و شرکت در جشنواره فيلم فجر هستندکه به نمايش در‌بيايند. هر چند ممکن است که چنين اتفاقي هم نيفتد اما با توجه به جميع جهات امکان وقوع هم وجود دارد. اما به نظرم براي مبارزه با اين مشکلات و راه برون رفت از آنها در فاز ابتدايي اجراي تام و تمام قوانين است. حالا اگر در برخي قوانين اشکالاتي هم وجود دارد راهش اين است که تعدادی افراد خبره بنشينند و آنها را اصلاح کنند.به هر حال اگر مي‌خواهيم سمت و جهت حرکتمان به سوي افقهاي بالاتر و دورتر باشد لازم است که با قانون به پيش برويم. اما واقعيت اين است با اين روشي که دوستان در پيش گرفته اند جز بالا بردن توقعات و ايجاد مشکلات عديده، نتيجه ديگري نداشته باشد؛چرا که بعيد مي‌دانم حوزه‌هاي فرهنگي بدون رعايت و توجه به قوانين بتوانند به سلامت از گردنه‌ها عبور کنند.

اصل وجودي ضد اسلام

هشدار نيرومند از تريبون يالثارات درحالي بيان مي‌شود که فرج الله سلحشور کارگردان سينما و تلويزيون در رابطه با مولفه‌هايي که جشنواره فيلم فجر بايد داشته باشد تا بتواند در حد نام و آوازه جمهوري اسلامي باشد، مي‌گويد: به نظر بنده اول بايد بياييم ببينيم که ماهيت سينما و فيلم و سريال سازي ما چه چيزي است تا برسيم به اينکه ماهيت يا مولفه‌هاي جشنواره اي مثل جشنواره فيلم فجر چه بايد باشد؟ واقعيت اول اين است که فيلم و سريالسازي متعلق به جمهوري اسلامي نيست!

ما فيلم و سريال سازي را از‌هاليوود و کمپاني‌هاي صهيونيستي ياد گرفته ايم! الان هم آنها هستند که خط مي‌دهند و مباني و اصول را تعريف مي‌کنند.آنها هستند که در تعاريفشان مشخص مي‌کنند فيلم چيست و چه اهدافي را بايد دنبال بکنيم! و اينکه سينما و تلويزيون داراي چه تعاريفي هستند و در نهايت بايستي منجر به چه نتيجه اي بشود! وقتي فيلم و سينمايي که اصل وجودي اش توسط يک عده خاص گذاشته مي‌شود و اين مبنا با اسلام در تضاد و تخاصم است، جشنواره‌اي که از آن قوانين تبعيت کند چه خواهد بود؟!

در تمام دنيا جشنواره‌ها به نوعي خط دهنده هستند اما در کشور ما اينگونه نيست.به طور مثال در‌هاليوود با جايزه دادن به برخي فيلمها سعي مي‌کنند آنها را در دنيا به يک جريان تبديل کنند! در کشور ما سينما به نوعي يک تابعي از استعمار فرهنگي يا تهاجم فرهنگي غرب است.

پسوند و پيشوند بي‌مسما

پس از توضيح سلحشور اين سوال در اذهان طرح مي‌شود که برگزار کنندگان جشنواره فيلم فجر چه الزاماتي را بايد رعايت کنند تا جلوي ورود فيلمهايي نظير زندگي خصوصي، گشت ارشاد، پل چوبي و ... به جشنواره فجر را بگيرند تا با طيب خاطر و آسودگي خيال اجازه استهزا و تمسخر ارزش‌هاي جامعه را پيدا نکنند؟

سلحشور در پاسخ به اين پرسش اظهار مي‌دارد: اصل حرف اين است سينما و مبنايش را غربي‌ها بنا نهاده اند و به همين جهت نمي‌توان آن را با اضافه کردن پيشوند و پسوند و ... اسلامي کرد.مگر اينکه تغييراتي در آن صورت بگيرد.سينماي موجود هنوز هم يک قالب غربي دارد که مبنا و اصولش با تفکرات و ايدئولوژي مورد نظر غربيها بنا نهاده‌شده است.

آيا به صرف مسلمان خواندن يک فرد او مسلمان مي‌شود؟خير.مگر اينکه شهادتين را به زبان بياورد و دستورات اسلام را مراعات کند. مادامي که اصول و ارزشهاي سينما منطبق با تفکرات اومانيستي و الحادي است و تا زماني که اصول سينما بر انسان محوري و دنياپرستي است نمي‌توان آن را به شکل ديگري خطاب کرد. اين اصول تا زماني که تغيير نکند و بر مبناي ارزشها و نظرات شرع مقدس نباشد سينما نمي‌تواند در خدمت اسلام باشد.

به کلام ديگر و در قالب استعاره بايد بگويم سينما تا زماني که شهادتين را نگويد نمي‌تواند خدمتي به اسلام بکند.حال اين سؤال پيش مي‌آيد که منظور از اين شهادتين چيست؟ منظور بازتعريف و تئوريزه کردن سينما بر اساس مبنا و اصول اسلامي و خارج کردن آن از زير سيطره تفکر اومانيستي و دنياپرستي است.

حد و مرز اين اصول را هم کسي به غير از خداوند متعال و حضرات معصومين (ع) نمي‌تواند تعيين کند و اين بدان معني است که مختصات و ويژگي‌هاي اصول و ارزش‌هاي اسلامي فقط از اين طريق قابل احصا است. اما منطبق کردن اصول و ارزش‌هاي ديني صادر شده از جانب خداوند متعال و حضرات معصومين(ع) بر حوزه‌هاي مختلف بايد توسط افرادو اساتيد خبره و مجرب انجام بگيرد.

تا اين اتفاق نيفتد هر جناحي که بر سر کار بيايد فارغ از داشتن هر گونه نگاه و تفکري موفق به انجام چنين کار خطيري نخواهد شد. در بين چندين و چند مديري که تا به حال در حوزه سينما داشته ايم افراد مومن و معتقد بسياري آمده اند و رفته اند اما واقعيت اين است که هيچ دردي از سينما دوا نکرده‌اند. چه اينکه تا زماني که سينما را بر مبناي ارزش‌هاي مان بازتعريف نکنيم حاصلش چيزي به غير از توليدات سينمايي امروز کشورمان نخواهد بود.

متصديان جديد ارشاد حتي ناسيوناليست هم نيستند!

دکتر محمدصادق کوشکي درباره ارزيابي اش از جشنواره فجر امسال با توجه به فضاي غالب بر سينماي کشورمان از جمله اتفاق نادري مثل معرفي فيلم«گذشته»به عنوان نماينده کشورمان در جشنواره فيلم اسکار، به خبرنگار «يالثارات» مي‌گويد:در ابتدا بايد عرض کنم آنچه که وزارت ارشاد و سازمان سينمايي در رابطه با معرفي فيلم گذشته به نمايندگي از کشورمان در جشنواره اسکار انجام دادند نشان داد دوستاني که به سازمان سينمايي آمده اند نه تنها دغدغه اسلامي و انقلابي ندارند بلکه حتي دغدغه‌هاي ايراني و ملي گرايي هم ندارند!

چون اگر کسي فقط دغدغه ايراني يا ملي گرايانه داشت نمي‌توانست فيلمي مثل «گذشته» را به عنوان نماينده ايران به اسکار معرفي بکند. به همين دليل اگر در دولتهاي قبلي و گذشته بايستي دغدغه ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي را در سينما مي‌داشتيم و نگران سرنوشت اين ارزش‌ها در آثار مختلف مي‌بوديم، به نظرم از امروز بايد علاوه بر دغدغه‌هاي انقلابي و اسلامي، دغدغه‌هاي ملي و ايراني هم داشته باشيم. چه اينکه ظاهرا دوستان و مسئولان جديد پيش از آنکه ايراني فکر کنند اروپايي و پاريسي فکر مي‌کنند! فکر مي‌کنم به نوعي روح سيدحسن تقي زاده در اين دوستان تجلي پيدا کرده است و تفکرات تقي زاده در معاونت سينمايي در حال جاري و ساري شدن است! دوستان خيلي مايلند که از فرق سر تا نوک پا فرنگي و پاريسي بشوند تا اينکه جزو ملل متمدن به حساب بيايند!

يادآوري به وزير ارشاد

اين استاد دانشگاه در ادامه اظهار مي‌دارد: بنده فکر مي‌کنم با اين عنوان اگر در جشنواره‌هاي گذشته بعضي از ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي در برخي فيلمها تهديد مي‌شد حالا ديگر بايستي نگران به باد رفتن ارزش‌هاي ملي و ايراني باشيم! وبا اين تفاسير بعيد نيست که دوستان زبان بخش بين الملل جشنواره فيلم فجر را هم زبان فرانسه اعلام کنند! برخي از کساني که معاون سينمايي در اطراف خودشان منصوب کرده اند زبانهاي فرنگي را بهتر از زبان فارسي صحبت مي‌کنند. گمان مي‌کنم برخي از نزديکان آقاي معاون سينمايي مدت سنواتي که در اروپا زندگي کرده اند بيشتر از زماني است که در ايران زندگي کرده اند!

فقط بايستي به وزير محترم ارشاد يادآوري کنيم که اين عملکرد معاون سينمايي به سرعت حيثيت وزارت ارشاد و حتي شخص وزير ارشاد را هم به زير سؤال خواهد برد. بالاخره ايشان از يک خانواده اصيل و انقلابي هستند و حتي سابقه طلبگي هم داشته اند. لااقل به خاطر دفاع از سوابق، حيثيت و اصالت خانوادگي شان جلوي رفتارهاي رها و گسيخته معاونت سينمايي را بگيرند!

اين معاونت سينمايي براي وزارت ارشاد و براي شخص وزير ارشاد آبرويي به جا نخواهد گذاشت. چه اينکه من مطمئنم اقدامي که اين آقايان در جريان انتخاب فيلم گذشته انجام دادند را حتي فرح پهلوي هم نمي‌کرد چرا که گمان مي‌کنم وزارت فرهنگ و هنر دوره پهلوي لااقل در ظاهر دغدغه ايراني بودن را داشت! فقط بايد از وزير محترم ارشاد بخواهيم که هر چه زودتر اين انتخاب غلط را اصلاح کنند. دوستان با طرز تفکر تقي زاده اي نشان دادند که اميدي به هدايتشان وجود ندارد و ما اصلا توقع ترويج هنرهاي ايراني اسلامي را از آنها نداريم! ما به اعتبار همان مولفه‌هايي که درباره شخص آقاي وزير و خانواده‌شان گفته شد اميدواريم که ايشان فضاي حوزه سينما و جشنواره را مديريت کنند تا رفتارهاي خلاف قانون فرصت ظهور و بروز پيدا نکند.

ظاهر ماجرا

محمد خزاعي دبير سابق جشنواره فيلم فجر و فيلم مقاومت نيز در رابطه با ارزيابي‌اش از جشنواره فجر و عرصه سينما با در نظر داشتن اتفاقات و حواشي اخير، به خبرنگار «يالثارات» مي‌گويد: ظاهر امر گوياي اين است که دوستان در سازمان سينمايي تلاش دارند تا يک فضاي آرامي را در عرصه سينماي کشور حاکم کنند؛ البته قضاوت در اين زمينه و اينکه تا چه اندازه موفق به اين کار خواهند شد موضوعي است که بعدا بايد در مورد آن بحث شود.بحث اعتدالي که امروزه مطرح است بايد در رفتار خودش را نشان دهد چرا که اعتدال فقط در زبان و گفتن نيست.

با توجه به شناخت و تجربه اي که آقاي رضاداد در جريان دبيري جشنواره فيلم فجر و جشنواره کودک کسب کرده اند گمان مي‌کنم ايشان در بين افراد مورد نظر جهت احراز دبيري جشنواره فجر بهترين گزينه بودند.

لزوم حذر از سياسي‌کاري

موضوعي که خيلي حائز اهميت است اينکه جشنواره فجر تلاش بکند تا به يک جشنواره سياسي تبديل نشود. جشنواره فيلم فجر در جريان انتخاب هيئت داوري، بخشها و... بايد جوري عمل بکند که اعتدال در همه زمينه‌هايش معلوم و مشهود باشد.و ما شاهد اين نباشيم که افراط گري يا تمايل به سمت يک گروه يا جناح جشنواره را به سمت حاشيه بکشاند.

از طرفي با توجه به عدم آشنايي و احاطه دوستاني که در راس امور فرهنگي کشور قرار گرفته اند قطعا آشنايي و تسلطشان بر اين امور مدت زماني طول خواهد کشيد. از طرفي هم از دوستاني که در حال مشاوره دادن به اين مسئولين براي آشنايي بيشترشان در حوزه فرهنگي هستند مي‌خواهيم مشاورتشان به گونه اي باشد که اعتدال در رفتارها و اقدامات را تقويت کند.

البته با توجه به فرصت سه ماه و نيمه‌اي که تا برگزاري جشنوار فيلم فجر زمان باقيست عملا دوستان قادر به انجام تغييرات يا کار خاصي نخواهند بود و نهايتا جشنواره را در حد کنوني‌اش برپا مي‌کنند. پايه‌گذاري‌هايي که در جشنواره سي‌ام صورت گرفت قطعا ادامه پيدا خواهند کرد همانطوري که در جشنواره سال گذشته صورت گرفت. کارهایي مثل جدول جشنواره، نظم و انضباط جشنواره، برنامه‌هاي جنبي و ... در جشنواره سي‌ام صورت گرفت که برخي از آنها در طول دوره‌هاي قبل محقق نشده بود.

زحمتي که بايد مخالفان مميزي به خود بدهند

تهيه کننده فيلم«قلاده‌هاي طلا» در پاسخ به اين سوال که توصيه شما به مسئولين برگزار کننده جشنواره فيلم فجر به منظور برپايي هر چه بهتر آن و نيز جلوگيري از ورود فيلمسازان قانون شکن يا فيلم‌هاي ساخته شده بدون مجوز چيست، اظهار مي‌دارد: هميشه و در طول تمام دوره‌هاي گذشته برخي افرادي که از وجود مميزي و اعمال قانون بر آثارشان ناراضي اند وجود داشته و خواهند داشت.بد نيست که اين افراد زحمتي به خودشان بدهند و به قوانين ساخت و توليد فيلم در کشورهاي ديگر سري بزنند تا ببينند هر کشوري بر اساس فرهنگ و ارزش‌هاي خودش قوانين و خطوط قرمزي دارد.

تغيير همزمان مديران و مميزي

البته اين را هم بايد ذکر کنم که متاسفانه با جابجايي مديران نوع مميزي هم تغيير مي‌کند! علت چنين اتفاقي اين است که در بعضي جاها اين قانون مميزي نيست که اعمال مي‌شود بلکه سليقه فلان شخص يا فلان مدير است! نمونه اش مي‌شود برخي فيلمها که در دوره مديريت يک تيم توقيف مي‌شوند و در دوره مديريت فرد ديگري مجوز اکران مي‌گيرند! چطور مي‌شود که در دوره مسئوليت آقاي جعفري جلوه چند فيلم توقيف مي‌شوند اما در زمان مديريت آقاي شمقدري همان فيلمها مجوز اکران مي‌گيرند(!) اين اتفاق در حالي است که هر دو مدير در زمان رياست جمهوري يک تفکر مسئوليت داشته اند!خب اين نشان دهنده اعمال سليقه در مميزي است.

اين اتفاق به يک سير تاريخي تبديل شده است و معمولا فيلمهايي که در يک دوره توقيف مي‌شوند در دوره‌هاي بعدي مجوز اکران مي‌گيرند.آيا با رفت و آمد مديران و مسئولان قانون هم عوض مي‌شود؟!

آقاي وزير راهبرد فرهنگي شما چيست؟

اين کارشناس سينما در پايان ضمن تاکيد بر اينکه همه کساني که به عرصه مديريت سينمايي کشور وارد مي‌شوند بايد توجه داشته باشند که افراط و تفريط هيچگاه راه به جايي نمي‌برد،مي‌افزايد: به خاطر رفتارهاي جناحي و سليقه اي عمر بسياري از مديريتهاي فرهنگي ما کوتاه است و به جهت سليقه اي عمل کردن مسئولان، متاسفانه ما يک راهبرد فرهنگي ثابت نداريم!

من خيلي علاقمندم که از وزير ارشاد پرسيده شود که راهبرد شما براي حوزه فرهنگ چيست؟ متاسفانه ما دچار يک نوع روزمرگي فرهنگي شده ايم و به همين جهت است که تا کنون نتوانسته ايم جريان سازي فرهنگي داشته باشيم. چطور مي‌شود براي انتخاب وزير بهداشت تاکيد مي‌شود که حتما بايد پزشک باشد؟ چطور مي‌شود که براي انتخاب وزير اقتصاد تاکيد داريم که حتما يک نفر اقتصاددان بر سر کار بيايد؟ آيا دوستان اجازه مي‌دهند که مثلا يک هنرمند وزير اقتصاد بشود؟ قطعا پاسخ منفي است. خب پس چرا در حوزه مهم و تاثير‌‌گذاري مثل فرهنگ و هنر يک چنين جفايي صورت مي‌گيرد؟

کساني به کار گمارده مي‌شوند که تخصصي در زمينه فرهنگ و هنر ندارند.شايد علت آن هم اين است که تاثير مسائل فرهنگي در يک بازه زماني کوتاه مثل دلار و سکه در جامعه نمود پيدا نمي‌کند، و اين در حالي است که فرهنگ تمدن ساز و آينده ساز هر کشوري است.

با توجه به تمامي مباحثي که به تفصيل بيان شد و همچنين رصد اتفاقات عرصه سينمايي کشورمان به نظر مي‌رسد که اگر مسئولان سازمان سينمايي و وزارت ارشاد بتوانند به دور از هر گونه زنده باد و مرده باد جهت‌دار با به کار گيري درايت و تدبير جشنواره فيلم فجر امسال را به شکلي خوب برگزار کنند.

هر چند در اين بين شايد لازم باشد که مسئولان ارشد فرهنگي کشور برخي افراد حاشيه‌ساز، انتقامجو و تماميتخواه را از اطرافشان دور کنند. چه اينکه بسياري از افراد کج‌انديش و دگم در عرصه حضور دارند که استمرار دوران مسئوليت و مديريتشان را در حذف تفکرات پويا و فعال مي‌دانند.

نکته آخر اينکه نبايد به خاطر حب و بغض‌هايي که منشا نفساني دارند فرصت خدمت کردن به ارزش‌ها، اصول و آرمانهاي اسلام مظلوم و عزيز را فراموش کنيم.