پایگاه عدالت خواهان گلستان" در عالم سیاست مرسوم است که سیاستمداران با کلام خود اقدام به هدایت افکار عمومی کرده و میکوشند تفکرات مردمی را به سمتوسوی دلخواه خود ببرند.
در این بین گاهی «افراط» و «تفریط»هایی دیده میشود؛ آن هم از سوی کسانی که خود را نماد «اعتدال»، «تحمل مخالف»، «گفتگو» و «خردورزی» بهحساب میآورند.
یکی را توی ده راه نمیدادند، سراغ کاخ سعدآباد را میگرفت!
جناب خاتمی اخیراً ضمن بیاناتی که در جمع تعدادی از دانشجویان بر زبان جاری ساخته اند، فرمودهاند که: « ...الان هم که ما امیدوارکننده حرفی میزنیم هیچ توقعی نداریم جز اینکه پایبندی باشد به همان شعارها و رویکردها و جهتگیریهایی که بود و مردم به آن رای دادند.»
اما نفرمودهاند که اصولاً چه مشکلی در دولت «تدبیر وامید» ملاحظه کردهاند که اینگونه تهدیدآمیز فرمایش میفرمایند. ضمناً اگر امیدوارکننده حرف زدن شما و رفقایتان این مدلی است، جسارتاً اگر ناامید شدید، روزه سکوت بگیرید!
همه را نقد کنید جز ما !
بهنظر میرسد جناب «خاتمی» از یاد بردهاند که درس دیکته ربطی به دوران دانشگاه ندارد و به همین سبب در تلاش هستند که مانند عصر طلایی و شکوهمند اصلاحات، مسایلی را به دانشجویان دیکته کنند. درست مشخص نیست که ایشان دلتنگ فتنهای شبیه فتنه سال78 کوی دانشگاه تهران هستند یا مثلاً قصد دارند برنامه دیگری را عملی کنند، اما از جمله زیر، یقیناً برداشتهای خوبی نمیتوان کرد:
«به هنگام نقد نباید فقط سراغ دولت بروید. دولت توسعهگرا و برآمده از خواست مردم و اهل تحمل است. در ابتدا برای نقد باید به سراغ بخشهایی از قدرت بروید که تحمل کمتری دارند.»
حال از جمله بالا، چه نتایجی حاصل میشود؟
الف) برای نقد کردن و انتقاد و اعتراض، الان سراغ دولت نروید؛ اما در دولت نهم و دهم اشکالی نداشت، همچنین در دوره اصلاحات نیز اشکال داشت اگر از دولت انتقاد میکردید.
ب) سراغ سایر منابع قدرت هم بروید؛ مثلا مثل آغاجری، سراغ مرجعیت بروید و حرفهای قشنگ بر زبان جاری کنید.
ج) دانشجویان عزیز منابع قدرت شامل شورای نگهبان هم میشود. حالا اینکه این شورا از ارکان نظام است مهم نیست؛ اما خوب در فتنه88 نشد شورای نگهبان را از دور خارج کنیم، ولی حالا دیدی شد و توانستیم!
د) دانشجویان عزیز، هیچ نیازی نیست که بنشینید و فکر کنید؛ من خودم جای همه شما فکر میکنم و دستورات لازمه را صادر میفرمایم.
ج) خدای ناکرده سراغ نقد کردن بنده نروید که اصلاًً تحملش را ندارم.
جناب خاتمی فراموش کردهاند که اصولا ایشان اکنون مسئولیتی در دولت ندارند و حالا هر چه قدر هم دوست دارند میتوانند سراغ کاخ سعدآباد را بگیرند اما با حلواحلوا گفتن، دهان هیچ بنیبشری شیرین نمیشود.
مراقب باشید! خاتمی افشا میکند
خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه «امروز با کمال تاسف بعضی تلاشها صورت میگیرد تا دولت را ناکارآمد نشان دهند»، بیان کرد: «مگر چقدر از عمر دولت گذشته است که بخواهیم همه چیز را حل کند؟ امید این است که گشایشی بیشتر ایجاد شود و ما هم نباید دولت را تحت فشار قرار دهیم و باید نسبت به آنان که میخواهند دولت را تحت فشار قرار دهند نصیحت کنیم و احیانا برنامههای نادرست آنان را افشاء کنیم.» وی یادآور شد: «مثلا در زمینه روابط خارجی ابدا دولت نمیخواهد اصول و منافع ملت را زیر پا بگذارد ولی وقتی میخواهد با حفظ اصول منطقیتر با دنیا برخورد کند کسانی و محافلی جوسازی میکنند و فشار میآورند.»
جالب اینجاست که اولین فشار به دولت از سوی حامیان جناب خاتمی حول انتخاب افراد تندرو وافراطی برای تصدی وزارت علوم بود که بهثمر ننشست. یقیناً اگر لازم باشد، جزئیات فعالیت آن جریانات هم قابل افشا است!
ضمناً در زمینه روابط خارجی، نظر رهبر انقلاب به صراحت اعلام و درباره اشتباهات صورت گرفته در سفر نیویورک هم مفصلاً در مطبوعات و رسانهها، مطالبی عرضه شد. حال اگر کسی دوست دارد خود را در نقش حامی دولت جا بزند و دلش میخواهد از «ظرفیت» نشریات و سایتهای زنجیرهای استفاده کرده و تحت عنوان افشاگری، فضای سیاسی کشور را به سمتوسوی اغتشاشات دوره اصلاحات سوق دهد، امری جداگانه است.
عقبه، خط مقدم و توپ پر آقای متمدن
گویا رئیس دولت اصلاحات هشدار داده است: «میخواهند آقای رئیس جمهور را از عقبهاش جدا کنند و از طرفی چنان وانمود کنند که دولت ناکارآمد است. باید متوجه باشیم خیلی در زمین صاف و همواری راه نمیرویم.»
ابتدا باید عرض شود که یک ضربالمثل معروفی میگوید: «داماد نمیتواند حرکات موزون کند، میگوید زمین کج است!»
در ادامه باید عرض شود که احتمالا شکست اصلاحات در انتخابات مجلس هفتم و هشتم و نهم و ریاست جمهوری نهم و دهم و یازدهم بخاطر ناهمواری زمین بوده است! فراموش نکنیم که رییس جمهور محترم هرگز مدعی اصلاحطلب بودن نیست و بر فراجناحی بودن تأکید دارد. حالا اینکه خاتمی میخواهند خودش را بهعنوان عقبه ایشان معرفی کنند، هم نیازمند تلاش زیاد است و هم نیازمند آن است که یک ملت، خودش را به ندیدن بزند!
حکایت همسایه ما و آرنولد
همسایه ما مرد جالبی است. سفری کرده بود به آمریکا و رفته بود خودش را به آرنولد چسبانده بود و یک عکس یادگاری زورکی گرفته بود. دایم آن عکس را به ما نشان میداد و میگفت چون شهرت من جهانگیر است، آرنولد خودش آمد و به زور با من عکس یادگاری گرفت.
حالا حکایت آنهاست که در انتخابات یازدهم، خودشان را بهزور شریک پیروزی دکتر روحانی کردند و حالا دنبال سهم خود هستند و با چماق افراطی خواندن مخالفان خود، میکوشند تا هر صدای منتقدی را با برچسب اقلیت بودن، به سرعت خفه کنند.
کاملا جدی با «سیدمحمد خاتمی»
جناب خاتمی، هنوز از یاد نبردهایم نقشآفرینی شما در جریان فتنه سال 88 را و هنوز بهخاطر داریم که اهانت به تصویر نورانی امام خمینی(ره) در 16آذر88 را محکوم نکردید. فراموش نکردهایم که در عاشورای همان سال، مشتی اوباش اقدام به تخریب اموال عمومی، شادی و هلهله و هتک حرمت روز شهادت سالار شهیدان کردند و باز شما در جایگاه جبهه حامیان آنها نشستید.
آقای سید محمد خاتمی! هنوز فیلم روزی که به دانشگاه تهران رفته بودید و در مقام ریاست جمهوری اقدام به تهدید دانشجویان کردید و در پاسخ اعتراضان از آنها خواستید که آدم باشند (گویی دانشجویان معترض به شما که در میانشان اصلاحطلب هم بود، اصلاً آدم نیستند!) در موبایلهای ما وجود دارد.
جناب رییسجمهور اسبق! شعارهای روز9دی را فراموش نکنید، خصوصاً آنها را که همین مردم خطاب به شما بیان کردند.
آقای خاتمی! این روزها مردم ایران خروش «مرگ بر آمریکا» را برآوردهاند، لذا از شما که آبراهاملینکلن (یکی از رییسجمهورهای آمریکا که ترور شد) را شهید میدانید، خواهش میکنیم اگر قصد همراهی با ملت ایران را ندارید، دستِ کم کوشش نکنید خود را در نقش قیّم و وکیل آنها جا بزنید.
با تشکر از شما، یک دانشجوی معتدل
دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید
برچسب : ماجرای ,عکس یادگاری ,خاتمی ,با آرنولد, نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 637 تاريخ : شنبه 11 آبان 1392 ساعت: 19:22