قامت‎های علی‎اکبری با قنداقه علی‎اصغری آمدند

ساخت وبلاگ

پایگاه عدالت خواهان گلستان"اینجا عشق با تمام وجود معنا می‎شود، آری شب گذشته تپه نورالشهدای گرگان غرق نور بود و عشق خودنمایی می‎کرد، آلاله‎های عاشق دلربایی می‎کردند و طنین نامشان چشمه‎های اشک را بیدار می‎کرد.

سلام بر عاشورا، سلام بر کربلا، سلام بر امت حزب‎الله، سلام بر امام شهیدان، سلام بر حسین زمان و سلام بر نایب بر حقش امام خامنه‎ای.

سلام بر سروقامتانی که افتادند تا دین سربلند بماند، سلام بر مادرانی که حاصل عشق‎شان را بدرقه جبهه‎ها کردند تا ارزش‎ها حفظ شود، سلام بر کوه استقامت و سلام بر این اقیانوس محبت.

اینجا مجلس عرشیان است، یک میهمانی خاص و ویژه، از خودمان می‎پرسیم؛ مهمان کیست؟ «شهدای گمنام»، میزبان کیست؟ «شهدای گمنام»، اینجا مجلس بچه‎هایی است که مادرشان حضرت زهراست.

گمنامان آشنا بالاخره آمدید، سال‌هاست که نگاه‎مان منتظر قدوم سبزتان است، گفته بودند خواهید آمد از جاده‎های فردا با کوله‎باری از نور و از راه‎های دور، نگذارید بار دیگر گرد پیری بر چهره عشاق خسته‎تان بنشیند، ای مسافران نور بگذارید تا همیشه آوای عدل‎خواهی‎تان در گوش دنیا بپیچد.

اینک زمان وداع است و شوق وصال، خداحافظی با زمینیان و پیوستن به عرشیان، اینجا پلاک‎های پیدا شده‎ی شهدا بوی هویت می‎دهند نه نشانه، اینجا قدمگاه خون است با وضو وارد شوید.

اسپند دود می‎کنند، خیمه‎هایی برپا شده که هر کدامشان بوی عاشورا می‎دهد، بوی غربت حسین می‎دهد و ما این سوی زمان نشسته‎ایم و شما در فراسوی زمین و زمان، به راستی کربلا قلب زمین است و عاشورا قلب زمان.

گمنامان آشنا، شهیدان والامقام بگذارید از غربت ناخدای سفینه نجات بگویم و آموزگاری که در یک نصف روز درس دانایی به جهان داد و قانون آزادی را با خون 72 تن امضا کرد، بگذارید بگویم که شهدای صحرای کربلا با شمشیر و سرنیزه استقبال شدند و اینجا تابوت‎های شما با گل و گلاب پذیرایی شد، آنجا خیمه‎های حسین و یارانش به آتش کشیده شد اما اینجا مشتاقان شیدای حسینی به یاد اسطوره شهادت خیمه برپا کردند و از لاله‎های پرپرش چه زیبا استقبال می‎کنند.

شهدای گمنام کربلای ایران؛ خودتان شاهد بودید که گلستانی‎ها با چه عشقی پذیرای وجودتان شدند اما بر حسین و یارانش چه گذشت؟ اینجا عطش تشنگی با جرعه‎ای آب سیراب شد اما آنجا آب را بر طفل شش ماهه بستند، اینجا یتیم‎نوازی می‎کنند اما آنجا گوشواره از گوش یتیم می‎کشیدند.

اصلا جنس غم حسین فرق می‎کند                       این راه عشق، پیچ و خمش فرق می‎کند

شاعر شدم برای سرودن برایشان                        این خانواده محتشمش فرق می‎کند

صد مرده زنده می‎شود از ذکر یاحسین                 عیسی، خانواده دمش فرق می‎کند

تنها نه اینکه جنس غمش نه ماتمش                      حتی سیاهی علمش فرق می‎کند

با پای نیزه روی زمین راه می‎رود                      خورشیدِ خانواده قدمش فرق می‎کند

من از «حسین منی» پیغمبر خدا                        فهمیده‎ام که حسین همه‎اش فرق می‎کند

در تپه نورالشهدای دارالمومنین گرگان، صحنه‎های زیبای عشق واقعا تماشایی است در کنار مادران و پدران، خواهران و برادران، کودکان و نوجوانانی را می‎بینی که نه جنگ را لمس کرده‎اند و نه تاریخ را دیده‎اند اما آنچنان سیل اشک بر گونه‎هایشان جاری است که قلم‎ها عاجز از بیان آن است.

«شهدا»


دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 540 تاريخ : يکشنبه 19 آبان 1392 ساعت: 0:15