چاپلوسی تملق و اثرات مخرب آن در نهج البلاغه

ساخت وبلاگ


یکی از حالاتی که معمولاً برای صاحبان قدرت پیش می آید مسأله علاقه به مدح وثنای دیگران است؛بنده ضعیف برای رسیدن به منافع زندگی،تأمین معاش و یا جهت نیل به مقامات مادی مدح و ثنای هر کس وناکسی را می گوید در حالیکه تمام مدح وثنا مخصوص ذات اقدس آن خداوندی است که مالک حقیقی وهم خالق اصلی وهم قادر مطلق وهم ازلی وابدی است.

راستی اگر انسان معتقد به این معنا باشد که گشایش کارها وخوشبختی و نجات از گرفتاریها فقط به خواست حضرت حق می باشد باز هم برای چند روز زندگی به ظاهر بهتر در مقام چاپلوسی وتملق گویی این و آن برمی خیزد؟

 

تملق و اثرات مخرب آن

از آثار بسیار زشت تملق و چاپلوسی ذلت و زبونی است به این علت که چنین انسانی نخست شخصیت خود را نابود کرده و در برابر انسان ضعیفی مثل خود به مدح و ثنا برخاسته و سپس به عجز و ناتوانی خویش اعتراف نموده و راه ترقی و کمال را برخود بسته است.این پدیده زشت اثرات مخرب دیگری نیز برنظام سیاسی،نخبگان سیاسی برجای می گذارد.در چنین جامعه ای انسانها تحقیر شده،گوهر عزت آنها از دست رفته،عرصه بر افراد شایسته تنگ شده و میدان برای افراد بی لیاقت باز می شود.جامعه تبدیل به یک جامعه ظالم پرور می شود ونخبگان سیاسی هیچگاه واقعیت ها را درک نخواهند کرد،به همین خاطر شخصیت خود را بسیار بالاتر از آنچه هستند می بینند.

یکی از مهمترین اهداف حضرت علی(علیه السلام) که در اندیشه ها و سیره امام علی (علیه السلام) به وضوح قابل مشاهده است،ساختن جامعه ای متشکل از انسانهایی است که دارای عزت نفس و مناعت طبع می باشد؛تا در مقابل هیچ انسانی و هیچ مقامی احساس حقارت نکرده و سرفرود نیاورند

به همین خاطر یکی از برنامه های مهم امام علی(علیه السلام) بازگرداندن شخصیت انسانی افراد وعزت نفس بوده است:" وَإِیَّاكَ وَالاْعْجَابَ بِنَفْسِكَ، وَالثِّقَةَ بِمَا یُعْجِبُكَ مِنْهَا، وَحُبَّ الاْطْرَاءِ فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیْطَانِ فِی نَفْسِهِ، لِـیَمْحَقَ مَا یَكُونُ مِنْ إِحْسَانِ الْـمُحْسِنِینَ."(1)بپرهیز از خودپسندی و تکیه به چیزی که تورا به خودپسندی وادارد واز اینکه دوست بداری مردم تو را بسیار بستایند،زیرا این حالت از مهمترین فرصتهای شیطان است تا نیکی نیکوکاران را از بین ببرد.علاقه به ستایش یعنی اینکه انسان در معرض تهدید شیطان است،چون علاقه به ستایش شیوه انسانهای فرومایه است.

امام علی

روزی حضرت علی(علیه السلام) در صفین سخنرانی می کردند،در حین سخنرانی مردی حضرت را ستوده و درود فراوان بر او فرستاد،امام(علیه السلام) در ادامه سخنرانی فرمود:" وَإِنَّ مِنْ أَسْخَفِحَالاَتِ الْوُلاَةِ عِنْدَ صَالِحِ النَّاسِ، أَنْ یُظَنَّ بِهِمْ حُبُّ الْفَخْرِ، وَیُوضَعَ أَمْرُهُمْ عَلَى الْكِبْر وَقَدْ كَرِهْتُ أَنْ یَكُونَ جَالَ فِی ظَنِّكُمْ أَنِّی أُحِبُّ الاْطْرَاءَ، وَاسْتِماعَ الثَّنَا"(2)...در دیده مردم پارسا،زشت ترین خوی والیان این است که خواهند مردم آنان را دوستدار بزرگ منشی شمارند وکارهاشان را به حساب کبر و خودخواهی بگذارند.خوش ندارم که در خاطر شما بگذرد که من دوستدار ستودنم و خواهان ستایش شنیدن.

به نظر حضرت علی(علیه السلام) تمجید و ستایش رهبران موجب می شود که آنها وظایف خود را به خوبی انجام نداده و از عهده ادای حقوق مردم بر نیایند.

 

امام علی(علیه السلام) در جای دیگر می فرمایند: "یَنْبَغِی‏ لِلْعَاقِلِ أَنْ یَحْتَرِسَ مِنْ سُكْرِ الْمَالِ وَ سُكْرِ الْقُدْرَةِ وَ سُكْرِ الْعِلْمِ وَ سُكْرِ الْمَدْحِ‏ وَ سُكْرِ الشَّبَابِ فَإِنَّ لِكُلِّ ذَلِكَ ریاح خَبِیثَةً تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفُّ الْوَقَارَ."(3) شایسته است انسان عاقل،خویشتن را از مستی ثروت،از مستی قدرت،از مستی علم و دانش،از مستی تمجید و تملق،از مستی جوانی مصون نگاه دارد زیرا هر یک از این مستی ها بادهای مسموم و پلیدی دارد که عقل را زایل می کند و آدمی را خفیف و بی شخصیت می نماید.

تملق و چاپلوسی نباید مورد خوشایند مسئولان واقع شود چون از یک سو موجب می شود که آنان به انحراف کشیده شده و نتوانند عیوب خویش را ببینند و از سوی دیگر،موجب حاکمیت روح ذلت و زبونی در میان مردم و کارگزاران خواهد شد که برای کل جامعه زیانبار است.انتقاد به موقع از کارگزاران دولت نقش مۆثری در اصلاح دولت و ملت ایفا می کند

ایشان در تعریف تملق می فرمایند:الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ‏ وَ التَّقْصِیرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِیٌّ أَوْ حَسَدٌ.(4)ستودن بیش از آنچه شایسته است چاپلوسی می باشد،و کمتر از آنچه سزاوار است ناتوانی یا رشک و حسد بردن است.

و قال علیه السلام:" لرجل أفرط فی الثناء علیه، وكان له مُتَّهماً: أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَفَوْقَ مَا فِی نَفْسِكَ"(5) امام به مردی كه در ثناخوانى بر او افراط كرد ولى در دل امام را متهم‏مى‏نمود فرمود:من كمتر از آن هستم كه مى‏گوئى و بالاتر از آنم كه در دل تواست!

یکی از مهمترین اهداف حضرت علی(علیه السلام) که در اندیشه ها و سیره امام علی (علیه السلام) به وضوح قابل مشاهده است،ساختن جامعه ای متشکل از انسانهایی است که دارای عزت نفس و مناعت طبع می باشد؛تا در مقابل هیچ انسانی و هیچ مقامی احساس حقارت نکرده و سرفرود نیاورند.

مردمی که به طور منطقی با پدیده ها برخورد کرده و از گفتن سخنان حق نزد فرمانروایان خود-هرچند که تلخ باشد-ابایی ندارند.پذیرای هیچ ظلمی نبوده،و در صورت خطا و تخلف نخبگان سیاسی،آنها را به پای میز محاکمه می کشانند؛و جامعه مطلوب از نظر ایشان جامعه ای است که تعریف و تمجید در سطح سیستم سیاسی،رهبران و مدیران و مردم به طور کلی از بین رفته باشد.

نتیجه:

تملق و چاپلوسی نباید مورد خوشایند مسئولان واقع شود چون از یک سو موجب می شود که آنان به انحراف کشیده شده و نتوانند عیوب خویش را ببینند و از سوی دیگر،موجب حاکمیت روح ذلت و زبونی در میان مردم و کارگزاران خواهد شد که برای کل جامعه زیانبار است.انتقاد به موقع از کارگزاران دولت نقش مۆثری در اصلاح دولت و ملت ایفا می کند.

پی نوشت ها:

1- نهج البلاغه،نامه 53

2-نهج البلاغه،خطبه 216

3- غرر الحكم و درر الكلم ،ص 797

4- بحار الأنوار (ط - بیروت) ، ج‏70 ،ص 295

5-نهج البلاغه،حکمت 83

 

 

 

دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 2374 تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1391 ساعت: 5:10