لطفا اعضای فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت ،مجلس بخوانند!

ساخت وبلاگ

 

امروز از چپ گرفته تا راست ، از اصلاح طلب گرفته تا کسانیکه در سابقه گذشته خود دارای پرونده اخلاقی و ...هستند ادعای اصولگرایی  می کنند و هرکسی هم مطیع چنین افرادی نباشد ، یعنی اصولگرا نیست

اصولگرایی با حرف و شعار شناخته نمیشود، بلکه در عمل پدیدار میگردد؛ یعنی زمانی میتوانیم بگوییم که اصولگرایی در جامعه حکم میراند که مسئولین، کارگزاران و دولتمردان نظام مقدس جمهوری اسلامی در عمل به اصول اصولگرایی پایبند باشند و آن اصول را در جامعه پیاده کنند.

اصولگرایی در اسارت شخص نیست وبرای ما اصولگرایی مهمتر از شخص مدعی اصولگراست

اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) مي‌فرمايد:

فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْر (نهج البلاغه:دارالهجره قم: ص92)

يعني در زمان پيامبر اكرم (صلي‌الله‌عليه‌و‌آله) چون خداوند صدق و صفاي ما را ديد، از آسمان براي ما نصرت و ياري فرستاد

تعریف اصولگرای چیست واصول اصولگرایی کدامند؟

مقام معظم رهبری  در خصوص تعریف اصولگرایی فرمودند :«اصولگرایی به حرف نیست؛ اصولگرایی در مقابل نحله‏های سیاسی رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاح‏طلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایی متعلق به همه‏ کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست می‏دارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.» (1)

اصل اول: ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن

مقام معظم رهبری اصل اول اصولگرایی را ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن دانسته و میفرمایند: «وظیفه‏ مهم این است که ما پایه‏های یک ایمان روشن‏بینانه و استوار را در ذهن نسلهای جوان و رو به رشد خودمان تقویت کنیم؛ ایمان دور ازخرافه‏گری و سست‏اندیشی، ایمان روشنبینانه، ایمان به دین، ایمان به نظام، ایمان به مردم، ایمان به آینده، ایمان به خود، ایمان به استقلال کشور و ایمان به وحدت ملی و ایمانی که در هیچ بخشی برافروزنده‏ آتشهای تعصب فرقه‏ای نباشد. به ایمان خودتان پایبند باشید؛ با هر کسی هم که از لحاظ ایمان مذهبی یا دینی با شما مخالف است، بحث بکنید، مجادله بکنید، استدلال بکنید، منطق بکنید و او را به فکر خودتان معتقد بکنید؛ اما تعصب‏افروزی نکنید؛ «و جادلهم بالّتی هی احسن.» این، قرآن است. چرا یک عدهای نمیفهمند؟! من نمیدانم.» (2)

اصولگرا «نوآور» و «نواندیش» است؛ اصولگرا میکوشد تا نگاهی نو به دنیا داشته باشد؛ نگاهی نو به مردم و جامعه، نگاهی نو به دین، نگاهی نو به خدمتگزاری، نگاهی نو به عدالتگستری، نگاهی نو به اقتصاد، نگاهی نو به سیاست، نگاهی نو به زندگی و... .

اصولگرا هیچگاه خود را یکسره پایبند ریشهها نکرده و هر روز نگاهی نو به آینده دارد و به اصلاح مداوم میاندیشد. اصولگرا در حالیکه در «امروز» زندگی میکند، به «فرداها» میاندیشد و فکرهای نو و حرفهای نو دارد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی به خوبی به این نکته اشاره کرده و میفرمایند: «بعضیها خیال می‏کنند که نوآوری در دین امکان ندارد! گنجینه‏ منابع اسلامی و دینی ما بی‏پایان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از این چشمه‏ جوشان برداشته‏ایم؛ تلاش کنیم و فکرهای نو و حرفهای نو در زمینه‏های مختلف تولید کنیم. این قرآن یک اقیانوس بیپایان است؛ خیلی حقایق هست؛ نه «خیلی»، بلکه بیشتر حقایق عالم را که ما از قرآن می‏توانیم بفهمیم، هنوز نفهمیده‏ایم. فکر کردن، استخراج کردن، نوآوری کردن و سخن نو را در مقابل افکار عمومی متفکران و اندیشمندان مسلمان قرار دادن، یکی از کارهای ماست.» (3)

آری اصولگرا با ایمان به خدای بزرگ، هرگز هویت اسلامی خود را فراموش نمیکند، به مبانی انقلاب اسلامی معتقد بوده و نیک میداند که انقلاب اسلامی چه آرمانهای مقدسی دارد، بنابراین برای تحقق آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی حاضر به بالاترین درجه ایثار و خودگذشتگی؛ شهادت در راه اسلام است.

اصولگرا به وحدت امت اسلامی میاندیشد و برای تحقق این هدف والا و مقدس تلاش میکند، او فضیلتهای اخلاقی را در جامعه رشد میدهد و به اسلام ناب محمدی(ص) فکر میکند و اعتقاد دارد که باید همواره پرچم جمهوری اسلامی ایران برافراشته باشد.

کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص، بسیار شیرین و آموزنده است: «ایشان میفرمایند: پرچم برادری اسلامی را با همه‏ ملتهای اسلامی بلند کنیم و فضیلتهای اخلاقی را در جامعه رشد بدهیم: همکاری، گذشت، کمک، صبر، حلم؛ اینها خلقیات اسلامی است؛ اینها را در جامعه رشد بدهیم. این، همان ایمان و هویت اسلامی و انقلابی است که اصل اول است.» (4)

اصل دوم: عدالت

اصولگرا همواره دغدغه اجرای عدالت در جامعه را دارد. او میکوشد که حضرت علی(ع) را که مظهر عدل و عدالت بر روی زمین است‏‏، سرمشق و الگو قرار داده و حتی به نزدیکان خود نیز کوچکترین امتیازی ندهد. اصولگرا نیک میداند که تنها راه کشورداری اجرای واقعی عدالت است.

اصولگرا معنای واقعی عدالت را خوب میداند؛ او میداند که عدالت به معنای «قرار دادن هر چیز در جای خود و یا انجام دادن هر کاری به نحو شایسته» است. او میداند که اگر روزی عدالت واقعی در جامعه اجرا گردد‏، هیچ فقیری وجود نخواهد داشت‏، بنابراین اصولگرا میکوشد تا عدالت واقعی را در جامعه پیاده کند هر چند که این امر به مذاق برخی خوش نیاید؛ چرا که به این کلام حضرت علی(ع) ایمان دارد که حضرت میفرمایند: «عدالت، هر چیزی را در جای خود مینهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج میسازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالیکه بخشش، گروه خاصی را شامل است. پس عدالت شریفتر و برتر است.»(5) کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص شنیدنی است؛ ایشان میفرمایند: «فلسفه‏ وجودی ما، عدالت است. این که ما برنامه‏ رشد اقتصادی درست کنیم و بگذاریم بعد از حاصل شدن دو، سه برنامه رشد اقتصادی، به فکر عدالت بیفتیم، منطقی نیست. رشد اقتصادی باید همپای عدالت پیش برود؛ برنامه‏ریزی کنند و راهش را پیدا کنند.» (6)

حضرت آیت الله خامنهای عدالت را اینگونه تعریف میکنند: «... حالا عدالت چیست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادی، کسانی یا گروه هایی اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک قدر مسلّم هایی وجود دارد: کم کردن فاصله‏ها، دادن فرصتهای برابر، تشویق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملی، عدالت را در بدنه‏ حاکمیتی رایج کردن ـ عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها ـ مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن، منابع مالی کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک این منابع دانستن، از قدر مسلّم ها و مورد اتفاقهای عدالت است که باید انجام بگیرد. بنابراین، عدالت یک اصل است و نیازمند قاطعیت.» (7)

چنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره فرمودهاند‏، اصولگرا از عدالت تعریفی حقیقی دارد؛ او برای اجرای عدالت‏، فاصله طبقاتی را کم میکند، به همه افراد جامعه فرصتهای برابر میدهد، دست متجاوزان به ثروت ملی را قطع کرده و اجازه نمیدهد که ذرهای از بیتالمال به ناحق مصرف گردد، او اگر مسئولی را عزل یا نصب میکند بر اساس میزان لیاقت و کارآمدی اوست. اصولگرا برای اجرای عدالت واقعی حاضر نیست کوچکترین ظلمی در حق کسی اعمال شود. سیاست اقتصادی اصولگرا در مورد عدالت اقتصادی، سیاستی قاطع است که به او اجازه نمیدهد برای اینکه مردم را به خود جذب کند، دست به حربههای سیاسی زده و با توزیع ناعادلانه ثروت بین مردم، آنان را مطیع و فرمانبردار خود کند، اصولگرا حتی با کوچکترین بی عدالتی به مبارزه برمیخیزد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص اجرای واقعی عدالت در جامعه‏، توصیههایی حکیمانه دارند؛ ایشان میفرمایند: «عدالت، با من بمیرم، تو بمیری درست نمی‏شود؛ عدالت، با تعارف درست نمی‏شود؛ اولاً قاطعیت می‏خواهد، ثانیاً ارتباط با مردم می‏خواهد، ثالثاً ساده‏زیستی و مردمی بودن لازم دارد و بالاتر از همه، خودسازی و تهذیب می‏خواهد؛ این هم جزو پیش شرط ها و پیشنیازهای اجرای عدالت است. اول، باید خودمان را درست کنیم و یک دستی به سر و صورت خودمان بکشیم، تا بتوانیم عدالت را اجرا کنیم؛ وظیفه‏ من و شما اینها است. واقعاً باید با ویژه‏خواران و فساد مبارزه کنیم.» (8)

آری اصولگرا به اصل مهم «عدالت»، اعتقاد و ایمان راسخ دارد و نیک میداند که باید ولایت فقیه پشتوانه عدالت اجتماعی باشد؛ اصولگرا میداند که نظام جامعه اسلامی زمانی میتواند عدالت را به معنای واقعی کلمه در جامعه بگستراند که ولایت فقیه زمام امور را به دست بگیرد و نظارت عادلانه برای اجرای عدالت داشته باشد.

پی نوشت ها:

1. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی(29/3/1385).

2. همان.

3. همان.

4. همان.

5. نهج البلاغه.

6. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی(29/3/1385).

7. همان.

8. همان.

 

شاخص هاي اصولگرايي در منظر مقام معظم رهبري

(قسمت دوم)

اشاره:

اصولگرایی، واژه ای است که با روی کار آمدن دولت نهم و دهم در عرصه سیاست پررنگ شد و ویژگی های خاصی را به خود اختصاص داد. بر آن شدیم که با تبیین این ویژگی ها و ارائه شاخص هایی از میان بیانات و منویات مقام عظمای ولایت، محدوده این شاخص ها را به رؤیت خوانندگان گرامی برسانیم.

اصل سوم: حفظ استقلال سیاسی

اصولگرا حرفش یکی است. سیاست در منظر اصولگرا تعریفی دیگر دارد‏؛ سیاست اصولگرا عین دیانتش و دیانت او عین سیاستش است. در سیاست اصولگرا‏، مکر و دروغ راه ندارد. در سیاست اصولگرا هدف وسیله را توجیه نمی کند، سیاست اصولگرا حرکت های ظاهر پرستی و ظاهرسازی را نفی می کند.

سیاست اصولگرا نژادپرستی و قومیت گرایی راه ندارد و به برابری و برادری امت مسلمان توجه می باشد.

 

سیاست اصولگرا در برخورد با دشمن نیز روشن و آشکار است؛ اصولگرا از صلح و پیشنهاد صلح استقبال می کند و صلح را تأیید می کند، اما این به معنای آن نیست که اصولگرا جهاد مقدس را نفی کند، بلکه او در برخورد با دشمن، بسته به موقعیت و مصلحت نظام سیاسی و جامعه اسلامی، سیاست «صلح» و یا «جهاد مقدس» را انتخاب می کند.

پست های سیاسی در نظر اصولگرا کوچک ترین ارزشی ندارد، بلکه این پست های سیاسی تنها میدان آزمایش انسان ها است و او می داند که در هر مقامی و در هر پستی باید خدمتگذار مردم جامعه باشد و برای رضای خدا کار کند نه برای خشنوی و رضایت افراد خاص.

رهبر معظم انقلاب در بیانات خود ضمن اشاره به اصل چهارم اصولگرایی‏، نکته مهمی را در این خصوص متذکر می گردند: «این، خیلی مهم است؛ این، جزوِ مبانی اصولی نظام است. این استقلال، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. ما باید این بند های اختاپوس فرهنگیِ تحمیل شده‏ به وسیله‏ غرب را از دست و پای خودمان باز کنیم؛ این هم یکی از اصول ما است. آن حرکتی، آن جریانی، آن شعاری و آن برنامه‏ریزی‏ای که در آن استقلال کشور و ملت دیده نشود، اصولگرایانه نیست.»(1)

اصل چهارم: تقویت خودباوری و اعتماد به نفس ملی

اصولگرا به این اصل اعتقاد و ایمان دارد که «ایرانی می تواند»، بنابراین او سعی دارد خودباوری و اعتماد به نفس ملی را در مردم جامعه خود تقویت کند تا روزی ایران اسلامی بتواند با تکیه بر نیروی فکری جوان ایرانی، به پیشرفت های نوین در همه عرصه ها نایل آید. اصولگرا حس خودباوری و اعتماد به نفس ملی را از بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به ارث برده است؛ او به یاد دارد که خمینی کبیر(س) چگونه به مردم ایران فهماند که «ایرانی می تواند»

اصولگرا نیک می داند که خودباوری و اعتماد به نفس ملی بود که نهضت ملی شدن صنعت نفت را رقم زد اینک موفقیت های ایران اسلامی را در عرصه فناوری صلح آمیز هسته ای به گوش جهانیان رساند.

مقام معظم رهبری در خصوص اصل چهارم اصولگرایی، توصیه هایی حکیمانه دارند؛ ایشان می فرمایند: «... استقلالِ اعتماد به نفس ملی و خودباوری، فقط به این چیز ها منحصر نمی‏شود که ما می‏توانیم سد درست کنیم؛ می‏توانیم نیروگاه درست کنیم و می‏توانیم بدون کمک خارجی کار های بزرگ و پروژه‏ های عظیم را را ه اندازی کنیم، بلکه باید در سیاست، فلسفه، ابتکار های مردمی و ارزش های اخلاقی هم خودباوری داشته باشیم.»(2)

 

اصل پنجم: جهاد علمی

رهبر معظم انقلاب، اصل پنجم اصولگرایی را جهاد علمی برشمرده و جهاد آن را جزء مبانی اصولگرایی دانسته اند. حال باید بدانیم که اصولگرا برای نهضت تولید علم در کشور، چه رسالتی بر عهده دارد.

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به خوبی، به رسالت اصولگرا در این امر مهم اشاره کرده و می فرمایند: « ما باید بر ثروت علمی بشر بیفزاییم. نگویند نمی‏شود؛ می‏شود. یک روزی بشریت فناوری ریزترین ها -نانوتکنولوژی- را نمی‏شناخت، بعد شناخت. امروز صد تا میدان دیگر ممکن است وجود داشته باشد که بشر نمی‏شناسد؛ اما می‏توان آن ها را شناخت و می‏توان جلو رفت. البته مقدمات دارد؛ اما آن مقدمات را هم می‏شود با همت فراهم کرد. من یک روز در مجموعه‏ جوان ها و اهل دانشگاه گفتم من توقعم زیاد نیست؛ من این را از شما جامعه‏ علمی کشور توقع می‏کنم که شما پنجاه سال دیگر در رتبه‏ بالای علمی دنیا قرار داشته باشید؛ این توقع زیادی است از یک ملت با استعداد؟ اما اگر بخواهیم این اتفاق بیفتد، از الان باید سخت کار کنیم. شرطش تنبلی نکردن است؛ غفلت نکردن است؛ خست نورزیدن است؛ از ورود در این راه وحشت نکردن است و میدان دادن و پرورش نخبگان علمی است.»(3)

اصل ششم: تثبیت آزادی و آزاداندیشی

اصولگرا به کرامت و ارزش والای انسان و آزادی و آزاداندیشی توجه ویژه دارد. تعریف اصولگرا از آزادی و آزاداندیشی همان تعریف قانون اساسی از آزادی است؛ « در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آن ها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کم ترین خدشه وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.»(4)

اصولگرا مرزی برای آزادی افراد جامعه ترسیم کرده است؛ او تا حدی به افراد آزادی می دهد که قسط و عدل، استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همبستگی ملی تأمین شود و هرگونه ستمگری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری نفی شود.

معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند: «آزادی را نباید بد معنا کرد. آزادی یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی است که یکی از شعبش آزاداندیشی است. بدون آزاداندیشی، این رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان ندارد. در حوزه‏ های علمیه، دانشگاه و محیط های فرهنگی و مطبوعاتی، هو کردن کسی که حرف تاز های می‏آورد، یکی از بزرگ ترین خطا ها است؛ بگذارید آزادانه فکر کنند. البته من فهم غلط از آزادی را تأیید نمی‏کنم؛ من باز گذاشتن دست دشمن را در داخل برای اینکه مرتبا گاز سمی تولید کند و در فضای فرهنگی یا سیاسی کشور بدمد، تأیید نمی‏کنم... ظرافتی لازم است که آدم این دو منطقه را از همدیگر باز بشناسد و مرز اینها را معین بکند. آزادی و آزاداندیشی، یکی از مبانی اصلی اصولگرایی است.»(5)

اصل هفتم: اصلاح و تصحیح روش ها

اصولگرا، اصلاحگری وارسته است که اصلاحات را مبانی اصولگرایی می داند و همواره در پی اصلاحات است. اما کدام اصلاحات؟! و بر اساس کدام معیار ها؟!

رهبر فرزانه انقلاب به این پرسش این گونه پاسخ داده اند؛ «اصلاحات باید ضابطه‏مند و مبتنی بر ارزش ها و معیار ها و خط کش های اسلامی و ایرانی باشد. معیار اصلاحات، قانون اساسی است؛ بر این اساس، باید ما اصلاحات کنیم؛ ما به اصلاحات احتیاج داریم.»(6)

اصل هشتم: شکوفایی اقتصادی

مقام معظم رهبری، اصل هشتم اصولگرایی را شکوفایی اقتصادی که همان رسیدگی به زندگی مردم و رسیدگی به اقتصاد کشور است، می دانند.

اصولگرا به اقتصاد به عنوان وسیله می نگرد نه هدف. اصولگرا اقتصاد را وسیله ای برای رفع نیاز های افراد جامعه در جریان رشد و تکامل آنها می بیند، بنابراین هرگز به خود اجازه نمی دهد اقتصاد را هدف قرار داده و به تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی بیندیشد. اصولگرا به این فکر می کند که چگونه می تواند به زندگی مردم جامعه خود رسیدگی کند و اقتصاد کشور را شکوفا سازد؟

رهبر فرزانه انقلاب در خصوص اصل هشتم اصولگرایی و شکوفایی اقتصاد کشور می فرمایند: «ما احتیاج داریم که از سرمایه‏گذاری حمایت بشود؛ کارآفرینی بشود؛ تولید داخلی ترویج بشود؛ با قاچاق و فساد مجدّانه مبارزه بشود؛ اشتغال به عنوان یک مبنای اصلی و یک هدف مهم دنبال بشود؛ ثبات و شفافیت و انسجام سیاست ها و مقررات اقتصادی انجام بشود -مقررات اقتصادی‏ای که امروز یک چیزی بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فاید ه ای ندارد-... برنامه‏ های راهبردی تولید و انتقال آب و انرژی در کشور، جزوِ مسائلی است که ما در چند سال آینده به شدت نیازمان به آنها محسوس خواهد شد؛ اینها بایستی با جدیت دنبال بشود؛ اینها جزوِ همان مقوله‏ رونق اقتصادی کشور است.»(7)

سخن پایانی

برای اینکه اصولگرا باشیم نیاز نیست که جایی، نام خود را ثبت کرده باشیم، نیاز نیست وابسته به حزب یا جناحی خاص باشیم، نیاز نیست شعار دهیم و نتوانیم آن شعار ها را عملی سازیم. برای آنکه اصولگرا باشیم کافی است به اصولی که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اصولگرایی برشمرده اند، ایمان داشته باشیم، و به آن اصول عمل کنیم. آری همه ما ایرانیان می توانیم اصولگرا باشیم.

پی نوشت ها:

1. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 29/3/1385.

2. همان.

3. همان.

4. اصل نهم قانون اساسی ایران.

5. بیانات رهبر معظم در دیدار مسؤلان و کارگزاران نظام ، 29/3/1385.

6. همان.

7. همان.

 

 

 

 

 

دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید

برچسب : به ,بهانه, تلاش, بهارستانی‌ها, برای, ادغام, دو ,فراکسیون, اصولگرایان ,و, رهروان, ولایت, نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 418 تاريخ : يکشنبه 16 تير 1392 ساعت: 18:21