نهضت مصر علیه حکومت دیکتاتوری مبارک همانند جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران با کودتا ناکام ماند.
ناکامی محمد مرسی را میتوان با ناکامی جنبش ملی شدن صنعت نفت و سقوط دکتر محمد مصدق در ایران مشابهسازی کرد؛ مشابهسازی که نه از جهت گمانهپردازی تاریخی؛ بلکه از جنبه تجربه تاریخی ملل و اقوام، و یافتن آموزهها و راهکارهای عینی امروزی قابل تحلیل است.
خواست انقلابی در یک کشور باید با الزامات انقلابی همراه باشد و الزامات انقلابی هزینههای انقلابیگری را میطلبد.
از طرف دیگر نمیتوان ژست انقلابی گرفت اما هزینههای انقلابی بودن را نپذیرفت و از زیر بار آن شانه خالی کرد، نظام اجتماعی و مناسبات بشری دارای قوانین و الزاماتی است که عدم توجه به این قوانین و الزامات نتایج نادرستی را به بار خواهد آورد.
قیاس نهضت ملی شدن صنعت نفت مرحوم دکتر مصدق و نهضت مصر دکتر محمد مرسی، از این روست که دو شخصیت میخواستند رهبر انقلابی باشند اما بدون آنکه هزینههای انقلابیگری را بپردازند. و ساختارهای موجود را تغییر دهند یا صریحتر باید گفت بدون آنکه ظرفیتهای لازم برای تغییرات اساسی را ایجاد کنند و… و تغییری در سرنوشت کشور رقم بزنند.
چرا که نمیتوان در همان چهارچوب سلطنت محمدرضا پهلوی و یا در ساختار حکومت حسنی مبارک، با وجود همه عناصر قدرت، مدعی روند تحول انقلابی شد و با هماهنگی قبلی اصلیترین دولتهای ضدانقلاب (محافظهکار) منطقه یعنی عربستان و قطر و مهمترین کانونهای قدرت ضداسلامی غربی یعنی اسرائیل و آمریکا حکومت سالمی یا هر عنوان دیگری را بر اساس ادبیات اخوانالمسلمین به اجرا گذاشت. بنابراین همانطور که دکتر مصدق نمیتوانست با وجود حفظ ساختارهای رژیم پهلوی، به تدوام حکومت خود امیدوار باشد و به واقع در اجرای مقاصد خود ناکام ماند دکتر مرسی هم نمیتوانست با حفظ ساختارهای قدرت داخلی و بینالمللی مبارک راهی غیر از راه سلف خود را طی کند. از این رو آنچه که در مصر بهعنوان کودتای نظامی به وقوع پیوست نتیجه تعارف و رفتار غیرانقلابی و همچنین اعتماد بیش از حد به غرب و اسرائیل و نیروهای ضدانقلابی در منطقه و جهان بود. و مرسی و اخوان سیاسی شده با ادبیات ابنتیمیه باید میدانست که بنابر فرمایش حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام): «مننام لم ینم عنه.» (هرکس خود به خواب رود، دشمنش به خواب نرفته است)
از سوی دیگر حکومت مرسی بهجای تلاش برای ایجاد وحدت با نیروهای انقلابی جهان اسلام به مبارزه با آنان پرداخت. مرسی بهجای هماهنگ شدن با دولتهای انقلابی با ضدانقلابیون بینالمللی هماهنگ شد. دولتهای عربستان، قطر، ترکیه، اسرائیل و آمریکا دولتهایی هستند که به نزدیکترین دوستان و همپیمانان خود وفادار نبودهاند و وفادار هم نخواهند ماند. مرسی بهجای فاصلهگیری از این دولتها زمینه رشد جدیترین وخطرناکترین نیروهای افراطی در جهان اسلام -یعنی تکفیریها- را فراهم ساخت تکفیریها از یکسو در لیست سیاه تروریسم غرب قرار دارند و از سوی دیگر در صدر فهرست کمکبگیران آمریکا و اتحادیه اروپا. این نشان از کاربرد کاملا دوگانه این نیروها در استاندارها و معیارهای اخلاقی و بینالمللی غربی دارد و بازی کردن با چنین کارتهای متناقضی دولت تازه به قدرت رسیده را به مسیر سقوط و شکست قطعی سوق میدهد.
جنایت روز نیمه شعبان و شهادت مظلومانه شیخ حسن شحاته ثابت کرد که حکومت مرسی از یک سو میخواهد ژست اسلام سیاسی معترض به خود بگیرد ولی از سوی دیگر به اجرای فتاوای فتنهآمیز و نفرتانگیز شیخ یوسف قرضاوی در سرکوب و کشتار مظلومانه شیعیان در داخل خانههایشان چاغ سبز نشان میدهد. این حکومت ضمن آنکه با اسرائیل اعلام برادری میکند به تروریسمهای حاضر در سوریه -محور مقاومت علیه اسرائیل- کمکهای گسترده ارسال میکند.
این تحلیل میتواند ثابت کند همچنانکه ناسیونالیسم در ایران و مصر نتوانست آمال و آرزوهای مردم این دو کشور را برآورده سازد و با شکست خود تبدیل به یک دوره شبه نوستالوژیک برای آنها شده است. جریان اسلامگرایی اخوان در مصر هم در بین تعارف و زیادهروی در مجموعهای از رفتارهای متناقض گرفتار آمده و نتوانسته در مسیر اهداف مردم مسلمان مصر پیش رفته و گامی به جلو بردارد.
اما واقعیات مصر آزمون مهم دیگری را به منصه ظهور گذاشت و آن اینکه شبه اعتدالگرایی اخوانیها و خود را شبیه دولتهای ظاهرا معتدل آمریکا و غرب نشان دادن از اقدامات آمریکاییها و غربیها علیه ملتهای معترض آرام ممانعت نکرد به تعبیر دیگری گفتمان همکاری و همگونی با غرب و پیروی از ادبیات شبهاعتدال غرب آمریکا را قانع نمیسازد تا علیه دولتها و ملتها دست به کودتا نزند.
تردیدی وجود ندارد روند حکومت مرسی میتوانست نیروی انقلابی سنی منطقه را بهدلیل داشتن یک حاکمیت ناکارآمد تخلیه روانی کرده و برای مدتها تمایل رفتار انقلابی و اعتراضی علیه سلطه غرب در منطقه را فروکاسته و آن را مهار کند. از طرف دیگر وجود دولتهای ظاهرا اسلامگرای شبهمعتدل نظیر دولت آقای اردوغان میتواند برای آمریکا و غرب در فرآیند کنترل اسلامگرایان انقلابی موهبتی بیبدیل باشد. اما چرا امریکا و غرب و دولتهای محافظهکار منطقه خاورمیانه، همین اندازه از شبهاعتدالگرایی را برنتافتند و حاضر نشدند به اصلیترین قاعده حکومتی در آمریکا و غرب -یعنی دموکراسی معطوف به صندوق آراء- پایبند باشند. سوال بزرگتر این که چرا نتوانستند از اقدام علیه دولت برآمده از آراء مردمی چشم بپوشند؟! این امر بهخوبی رفوزه شدن مجدد آمریکا در امتحان دموکراسی را در ابتدای تابستان مصر نشان میدهد. به صورت کاملا مبرهنی حاکی از تناقض رفتار کاملا منفعتگرایانه و غیرمنطقی آمریکا در مواجهه با آراء عمومی کشورهایی است که ادبیات ایستادگی در برابر آمریکا و اسرائیل در میان مردم آنها کمی رواج دارد.
بیتردید دولت آقای مرسی -هر اشکالی داشته باشد- برآمده از آراء مردم مصر بود و این آراء از دل صندوقهای رایی برآمده بود که همه جهانیان شاهد آن بودند و رأی مردم به روشنی و با روندی کاملا دموکراتیک منجر به پیروزی محمد مرسی در برابر رقبای مختلفش شد اما چه میشود که آمریکا و اسرائیل اجرای چنین ساختاری را در کشور مهم مصر بهعنوان یکی از بزرگترین کانونهای تمدن بشری برنمیتابند و حاضر نمیشوند تن به استاندارهای عینی دموکراسی اکثریت در این کشورها بدهند. و با این کار روند بازگشت نظامیان به حاکمیت را مجددا فراهم میسازند.
این تجربه، پروژه سیاسی اعتماد به آمریکا و غرب و نیروهای متمایل به آنها را به روشنی به تصویر کشاند و نشان داد غربیها در اولین فرصت، جدیترین ضربه را برای سقوط نیروهای مخالف خود وارد خواهند کرد.
محمد مرسی اگر چه اینک در بازداشت نیروهای نظامی است اما سرنوشت او و دوستانش برای ملت مصر و ملتهای منطقه تجربه گرانبهایی است. و به ما این درس را میدهد که نباید در روند انقلابیگری تعارف کرد و نباید در روند اجرای حکومت زیادهروی و افراطگریی به خرج داد و علاوه بر اینها نباید به هیچوجه از موضع ضعف و ناتوانی در برابر آمریکا و غرب و نیروهای ضدانقلاب ظاهر شد و با مماشات با آنها برخورد کرد.
در نهایت با توجه به شناختی که بنده از ریشه افکار اسلامگرایان سنی دارم و آگاهی از بنیانهای ابنتیمهای و اندیشههای آنها پیشبینی میکنم مصر در آینده نزدیک وارد فاز جدیدی از افراطگرایی خواهد شد که ورود به عرصه درگیریهای شدید داخلی طلیعه آن است، این روند خونریزی بسیاری را در پی خواهد داشت و دوستان غرب را از اقدام نابخردانه کودتای نظامی پشیمان خواهد کرد. برای اخوان نیز نتیجهای نخواهد داشت و پروندهای عظیم در افراط در قتل و خونریزی را برای مسلمانان مظلوم مصر به جا خواهد گذاشت که برای آن باید خوندل بسیار خورد.
منبع: هفته نامه پنجره
دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید
برچسب : جناب مرسی,مرسی,ارتش مصر, ,تحولات مصر, ,محمد مرسی , مصر, نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 495 تاريخ : دوشنبه 24 تير 1392 ساعت: 5:01