محافظه کاری قتلگاه انقلاب/ آیا خداوند انقلاب ما را گارانتی کرده است؟

بارها از روی تریبون ها و منبرها شینده ایم « خدا خودش انقلاب ما رو حفظ می کند»

« امام زمان خودش این انقلاب رو نگه می داره» و تعابیری مشابه در این خصوص ، اما آیا به راستی خداوند در خصوص ( عدم انحراف انقلاب) به ما ضمانت نامه ای داده است؟ آیا خداوند العیاذ بالله قوم و خویشی با امت، امام و یا انقلاب ما دارد؟

با نگاهی اجمالی به آیات ، روایات ، سیره معصومین (ع) و تاریخ اسلام به این نکته حیاتی پی می بریم که اساساً امدادهای غیبی و عنایات الهی به شکلی کاملاً مشروط نصیب امتها می شود، به عبارتی این خیابان دقیقاً دو طرفه می باشد « ان الله لا یغیرُ ما یقوم حتی یغیر ما به انفسهم»

« ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم » ،« اوفو بعهدی اوفو بعهدکم»

« والذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا » و دهها آیه دیگر براین حقیقت مسجل اذعان دارد که اساساً چک سفید امضایی در قاموس اندیشه وحیانی برای هیچ امت و یا انقلابی وجود نداشته و نخواهد داشت و لذا قوانین الهی و تاریخ انقلابها و حتی انقلابهای به رهبری انبیاء الهی نشان می دهد اگر از نرم افزارها، ایدئولوژی و دژهای فکری ، عقیدتی و معرفتی انقلاب ها وسواس گونه ، و با چشمهانی باز و سنسورهائی حساس، پاسداری منطقی و عقلانی و متواضعانه نشود.

انقلاب ها در معرض افسردگی ، کهنگی ، کم رونقی و اضمحلال قرار خواهند گرفت و نسل جوان پیوند خود را با این آرمانها از دست خواهد داد و انقلاب به دست دشمنان خارجی و به وسیله غافلین و بی تفاوتین داخلی از پای در خواهد آمد.

یکی از درسهای بزرگ عاشورا که کمتر به آن توجه شده است بررسی چگونگی این حقیقت تلخ و گزنده است  که تنها در عرض 4 دهه بعد از رحلت نبی اکرم (ص)، 2 دهه بعد از شهادت حضرت علی (ع) و چند سال پس از شهادت مظلومانه امام حسن (ع) کار امت اسلامی به جائی رسید که جز با ریختن خون حجت الهی و با غل و زنجیر به اسارت رفتن آل الله (س) کار دین و امت اسلامی سامان نمی یافت!

«ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوفُ خذینی»

40 روز به کوه طور رفتن موسی (ع) فرصتی شد تا سامری با گوساله ای از جنس طلا امت پیامبر را به انحراف کشانده و از خدا پرستی و توحید به کفر و بت پرستی منحرف کند؟

مارکس معتقد بود انقلابها 2 بار برروی سن ظاهر می شوند، یک بار بصورت تراژدی و بار دوم در قالب کمدی ، بلائی که دقیقاً بر سر انقلاب های برآمده از اندیشه های خود او آمد. پس تراژیک ترین انقلاب ها، آرمان ها، ارزش ها ، بایدها و نبایدها امکان تبدیل شدن به کمدی های مضحک توسط ضد انقلاب و دشمنان بیدار و هوشیار خارجی و دوستان غافل و جاهل را در قالب پروژه های تساهل ، تسامح ، مماشات و محاحظه کاری دارد.

این اتفاق معمولاً زمانی رخ می دهد که اتاقهای فکر و فرمان انقلاب و سکان حکومت دینی و مراکز حساس و مسئولیت های مهم ، دانشگاه ها، مدارس ، ترییون ها ، رسانه ها و اقتصاد و فرهنگ انقلاب از دست فرزندان حقیقی اش خارج و به دست مغز خاکستری ها  بیفتد و به گواهی تاریخ تمام سناریوهای سیاه معمولاً با همراهی و سکوتِ خاکستری ها به سرانجام رسیده اسیده است. ( ولعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم) و خداوند لعنت کند کسانی را که امکان و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند.

آری فاجعه هایی همچون عاشورای سال 61 هجری معمولاً با مدیریت و رهبری منافقان بی دین و بدست مقدسان احمق رقم می خورد و این حکایت همچنان می تواند ادامه داشته باشد.

پس انقلاب ما هم در معرض آسیب های جدی و ویرانگر می باشد همانگونه که انقلاب نبی مکرم اسلام (ص) در معرض این طوفانهای بنیان کن قرار گرفت و اگر نبود ایثارگری ها مجاهدت ها و خون دل خوردن های ال الله معلوم نبود چه بلائی بر سر اسلام عزیز می رفت و به تعبیر سید شهیدان اهل قلم : صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یک یا لیتنی کنتُ معک ختم نمی شود.

امدادها و توفیقات الهی نصیب مجاهدین و رزمندگان ، بلاکش خط مقدم می شود نه قائدین خفته در بستر و غرق در روزمرگی و بی هویتی ، امدادهائی که تاریخی 34 ساله انقلاب خمینی کبیر (ره) به واسطه مجاهدات های پاک ترین فرزندان تاریخ بشریت خصوصاً در 8 سال دفاع مقدس همیشه روزی انقلاب ما بوده و اصرار و پای فشردن بر راه و رسم امام و شهداء و ثبات قدم عمار گونه در این مسیر و نلغزیدن و نهراسیدن از فتنه های دشمنان شرط بهره مندی از این امدادها در آینده انقلاب می باشد.( فضل الله المجاهدین علی القائدین اجرأ عظیما )

امام خمینی (ره) بزرگ احیاگر دین و ارزش های الهی و معمار کبیر انقلاب اسلامی معتقد بود اگر روزی به هر دلیلی این انقلاب زمین بخورد، اسلام تا قرنها کمر راست نخواهد کرد و به تعبیر آقا مرتضی آوینی یاد خورشید حق در غروب زمین فراموش می گردد و شیطان جاودانه کره زمین را تسخیر خواهد کرد .

به تعبیر بزرگ معلم انقلاب شهید مطهری (ره) هر چند انقلاب کردن هنر بزرگی است اما تغییر زیر ساخت ها و بسترهای طاغوتی و سرمایه داری کاری است سخت و زمان بر،که نیاز به هوشیاری ، بیداری و آگاهی تک تک افراد جامعه اسلامی دارد و لذا دفاع عقلانی، منطقی و متواضعانه از ایدئولوژی انقلاب اسلامی بزرگ ترین دغدغه زندگی حضرت استاد بود. پروژه سنگینی که منتظر دوشهای با صلابت افسران جنگ نرم می باشد.

به قول استاد ارزشمند رحیم پور: تنها کسانی می توانند از این ارزشها دفاع کنند و پای این آرمانها تا آخر بایستند که قلباً به این ارزشها عشق ، ایمان و ارادت داشتند باشند ، عقلاً و منطقاً بتوانند از آنها دفاع کنند و عملاً به آنها التزام داشته باشند و دانشگاه و حوزه به عنوان پیشانی علمی و فرهنگی و مبدأ همه تحولات، بزرگ ترین رسالت و مسئولیت را در حوزه تولید فکر، مفهوم و محتوای اسلامی در ذیل ایدئولوژی انقلاب به عنوان تنها حکومت دینی و عصاره تمام جهادها، سینه شکستن ها، و به اسارت رفتن های تمام پاکان و نیکان و برگزیدگان تاریخ بشر تاکنون و به تعبیر شهید آوینی تنها نقطه نورانی در این ظلمت کده و کفرآباد عالم می باشد.

رسالتی که علمدار انقلاب و خلف پیرمرادمان، امام خامنه ای بارهای بار تحت عنوان لزوم تحول در متون و محتوای منابع غربی با مبانی الحادی و منطبق بر اندیشه های مادی و غیر الهی و فاصله گرفتن از روحیۀ تقلیدی و ترجمه ای و ارتباط یک طرفه با مراکز علمی و پژوهشی غرب و تغییر روح مصرفی و مونتاژی حاکم بر مراکز تولید فکر و محتوای دانشگاهی، اسلامی سازی فضای دانشگاه ، جنبش نرم افزاری ، تحول در علوم انسانی و تذکر جدی شبیخون فرهنگی ، تهاجم فرهنگی ، جنگ فرهنگی و ناتوی فرهنگی و جنگ نرم اصحاب شب و سیاهی  به رهبری دنیای سلطه بر علیه ایدئولوژی انقلاب برای سربازان ولایت و افسران جنگ نرم ابلاغ تکلیف و مأموریت فرموده اند.

آینده انقلاب به شدت متأثر از سرنوشت این پروسه حیاتی می باشد.ساموئل هانتینگتون استراتژیست وزارت دفاع آمریکا معتقد بود اساساً ما نیازی به مسیحی لیبرای کردن مردم سایر نقاط دنیا نداریم، بلکه همه گیر شدن سبک زندگی لیبرال دموکراسی ما را به اهدافمان خواهد رساند.

تغییر نگاه ها، روحیه ها، رویه ها،ذائقه ها،سبک های زندگی، تغییر اولویت ها، قلب ارزشها، به بازی گرفتن شاخص ها ، کم رنگ کردن خط قرمزها ، از بین بردن نشانه ها ، فرو ریختن دیوارهای دژهای فکری و عقدیتی انقلاب ، و به حاشیه و انزوا راندن فرزندان حقیقی انقلاب به بهانه: افراطی گری، تندروی ، رادیکالیزلیم و بنیادگرایی دینی تا سرانجام فروپاشی ایدئولوژیک، وقوع انقلاب مخملی و در نهایت سقوط فیزیکال نظام سیاسی اصلی ترین و محوری ترین مأموریت بنیادهای  به اصطلاح علمی و فرهنگی NED ، و اعانه ملی ، بنیاد دموکراسی، مؤسسه آلبرت انشتین ، بنیاد جامعه باز و میلیون ها ساعت کار فکری و میلیاردها دلار اعتبار برای فروپاشی ایدئولوژیک تنها حکومت مبتنی بردین و اندیشه دینی توسط سپاهیان شیطان، تدارک دیده شده که بسیار برنده  تراز نیزه ها و شمشیرهای سیقل داده شدۀ، ظهر عاشورای سال 61 ، سپاهیان عمر سعد به جنگ اندیشه حسینی آمده است .

گویا هنوز هم در گوش تاریخ  فریاد غریبانه و مظلومانه امام آزادگانه به گوش می رسد که آیا کسی هست مرا یاری کند؟ و من و تو وقتی به کربلا می رویم میبینیم برروی قبۀ امام عشق پرچم سرخی برافراشته است؟ که در فرهنگ عرب یعنی جنگ تمام نشده است چون ماه حرام رسیده ، مواقتاً آتش بس اعلام شده است، بگذار این سالهای حرام بگذرد. لبیک یا حسین (ع)