از تملق و چاپلوسی تا تکریم و تشکر!!

ساخت وبلاگ

از نظر پیامبر اعظم (ص) یکی از صفات ناپسند و مذمومی که هر انسانی می تواند داشته باشد این است که آخرت خویش را بخاطر دنیای دیگران بفروشد کما اینکه ایشان در یک حدیث قابل تأمل بیان می دارند که: «بدترین صفت این است که آدمی آخرت خویش را بخاطر دنیای دیگران در معرض فروش قرار دهد.» در این راستا تملق و چاپلوسی را می توان یکی از مصادیق این سخن پیامبر گرامی اسلام قلمداد نمود. البته باید اشاره داشت تملق و چاپلوسی مقوله ای متفاوت از تکریم و گرامیداشت می باشد که نه تنها یکی از ویژگی مثبت و سازنده انسانی است بلکه حتی در اسلام نیز توصیه های فراوانی نیز نسبت به آن شده است. در اسلام تکریم مردم و مسئولین امری خوب و توصیه شده معرفی گردیده است ولی این امر باید یک مرزبندی جدی با تملق و چابلوسی داشته باشد، چرا که اختلاط این دوموضوع زمینه‌ساز فساد در روابط اجتماعی و ادارات و… خواهد بود. اما در این میان پرسشی که باید مطرح ساخت این است که اساساً چه تفاوتی میان تکریم و تملق وجود دارد؟ از نظر عرف و مردم، تفاوت تکریم و تملق امری روشن و معلوم است. تکریم به این معناست؛ خدماتی که یک فرد یا یک گروه خاص برای جامعه انجام می دهند نادیده گرفته نشود و از صاحب خدمت یا خدمات انجام یافته تشکر و قدر دانی گرد، ولی باید توجه داشت که این تشکر باید در حد خدمت باشد و متناسب با آن باشد. اگر تعریف و تکریم بیش از خدمت یا خدماتی باشد که ارائه شده است و گفتار به نوعی باشد که از حد تعریف به خاطر خدمت عبور نماید و تعریف و تکریم اشخاص صاحب خدمت به جهت دستیابی به خدمات جدید باشد، تملق است. به عبارت دیگر، تعریف از آن فرد در فضای خدمت‌هایی که انجام داده صورت نگرفته است، به این معنا که اگر بدنبال این باشیم که فرد صاحب خدمت یا گروه صاحب خدمات را در وضعیتی قرار دهیم که دایره‌ همکاران خودش را جوری گسترش دهد که ما هم در داخل آن دایره قرار گیریم. این همان تملق است. همچنین اگر بدون اینکه آدمی توجه داشته باشد، از کلمات و الفاظی استفاده نماید و به طرف مقابل اینگونه القا کند که توانایی‌های ویژه‌‌ای دارد و بر همین اساس باعث گردد تا او به حیطه‌ کارها و اموری که در آن‌ها تخصصی ندارد وارد شود، در این صورت تملق صورت گرفته است کما اینکه این نوع تملق بدتر از تملق نوع اول است، چرا که حداقل در تملق نوع اول ممکن است فایده‌ای دنیوی نصیب تملق‌گو شود، ولی در نوع دوم نه در این دنیا برای او فایده‌ای حاصل می‌شود و نه در آخرت، چون این گونه تملق نوعی دروغ‌گویی است و جز اینکه فرد تملق گو را زبون و خوار نماید هیچ فایده دیگری در بر ندارد. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که اصولاً تکریم در یک حد و اندازه مشخص، واجب است و به مثابه‌ شکرانه‌ خدمت یا خدماتی می باشد که توسط شخص یا افرادی خاص صورت پذیرفته است. حتی در روایات نیز آمده است که «لم یشکر المخلوق، لم شکر الخالق» و این بدان معناست که آدمی باید شکرگزار افراد یا اخاصی باشد که صاحبان خدمت یا خدماتی هستند و از آن ها فقط در همین حد و انداز به پاس خدماتی که بویژه در زمینه رفع مشکلات مردم و تعالی جامعه انجام داده اند تشکر و تقدیر نماید. در واقع بر مبنای این جمله باید از تشکر به اندازه‌ کفایت استفاده کرد. همین که کلمات سپاس و تشکر به کار رود، این حد یقینی است که انجام آن نیز از واجبات است. ولیکن بیش از آن، چون ممکن است وارد حیطه‌های ‌‌شبهه ‌‌ناک شود، مناسب به نظر نمی‌رسد. در این زمینه کافی است اشاره شود که ما دستوراتی در دین مبین اسلام  داریم که از شبهات دوری کنید که مبادا در حریم حرام قرار گیرد. فلذا چقدر خوب و پسندیده است که در جامعه اسلامی در همه‌ تکریم‌ها به همان حد تشکر اکتفا کنیم و فراتر از آن گام ننهیم، چون قصد فقط انجام وظیفه است و نه بیشتر و مازاد آن را به اجر معنوی مسؤلین موکول کنیم. چرا که در برخی از موارد، با این تعریف‌های غیرلازم باعث از بین رفتن اجر و منزلت افراد می‌شویم، کما اینکه در بعضی مواقع این تعاریف فسادهایی را نیز در پی داشته و خواهد داشت. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار داد این است که در برخی از موارد نیز کارهایی وجود دارد که در برابر حقوق صورت می‌گیرد. از این نکته نظر نیز وقتی کسی کاری انجام می‌دهد و حقوقش را می‌گیرد، تشکر از او تنها باید از این بابت باشد که آن فرد کار خود را خوب انجام داده است، اما اگر بخواهد تمجید بیشتر شود، احیاناً او را به اشتباه می‌اندازد که گویا کار فوق‌العاده‌ای انجام داده است، اشتباهی که به نادرست او را در در وضعیتی قرار می دهد که گویا دیگران بدهکار او شده اند. در واقع ما بر مبنای قراردادهای کاری و اجتماعی مان در جامعه وظایفی داریم که باید آن ها را به نحو احسن انجام دهیم. بنابراین، ‌‌با توجه به شرایط حاکم بر قراردادهای کاری، تعاریف مازادی که از فرد می‌شود قطعاً تملق و چاپلوسی و در نتیجه یک حرام و گناه کبیره است. لذا باید توجه داشت که گسترش فرهنگ تمجید و تملق و چاپلوسی از افراد و مسؤلین دارای تبعات سوئی بر فضای فرهنگی و اخلاقی جامعه است. رسانه‌ها نیز باید در این زمینه بیشتر افشاگری کنند و هر کجا تملق مشاهده‌ شد اعتراض خود و مردم را بلند اعلام کنند. البته این بدان معنا نیست که هر فرد یا رفتاری را متهم به تملق کنند. بلکه اگر واقعاً مطلب یا عملی را دیدند که بوی چاپلوسی و تملق می دهد، ضمن انتشار آن، باید در ذیل مطلب نیز تذکر دهند که این پیام بوی تملق دارد و باید از آن بطور جدی پرهیز و اجتناب شود که به این روش آرام‌آرام انشاالله این معضل برطرف خواهد شد. چرا که متأسفانه یکی از فسادهایی که در مدینه‌ فاضله‌ نبوی امکان دارد به وجود آید این است که تملق و چاپلوسی جایگزین تشکر و تکریم ‌‌شود.

دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 667 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1391 ساعت: 12:18