چگونگي نفوذ تکنوکرات ها در دولت هاي احمدي نژاد ،خاتمي و هاشمي !

ساخت وبلاگ

چگونگي نفوذ تکنوکرات ها در دولت هاي احمدي نژاد ،خاتمي و هاشمي !

محمد پورغلامي: شايد اولين بار بود که رهبر انقلاب در سخنان نوروزي خود در حرم حضرت رضا(ع) به صراحت به ضرر و زياني که پديده «نکنوکراسي» بر سر کشور و جامعه مي آورد اشاره کرده و در مورد آن سخن گفتند.

سخنان رهبر انقلاب اگرچه در مورد پيامدهاي تکنوکراسي، کوتاه و در حد چند جمله بود اما در همين چند جمله نيز مي توان پيامدهاي مخرب تکنوکراسي را فهم کرد: « من هفده هجده سال قبل به دولتي كه در آن زمان سر كار بود و به مسئولان گفتم  كاري كنيد كه ما هر وقت اراده كرديم، بتوانيم درِ چاههاي نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان "تكنوكرات" لبخند انكار زدند كه مگر ميشود؟! بله، ميشود؛ بايد دنبال كرد، بايد اقدام كرد، بايد برنامه‌ريزي كرد.»

در اين زمينه گفتني هاي زيادي است و متاسفانه اکثر سايت ها و رسانه هاي خبري موجود، موضوع تکنوکراسي را به يک موضوع سياسي و آن هم صرفا محدود به يک دولت خاص (دولت سازندگي) در جمهوري اسلامي محدود کردند. برخي جريان ها نيز که دلِ خوشي از دولت سازندگي و سياست هاي تکنوکراتيک آن نداشتند، سخنان رهبر انقلاب را دست مايه اي قرار دادند براي انتقامجويي از هاشمي و يارانش. در حالي که به نظر مي رسد اگرچه شروع تکنوکراسي از دولت هاشمي بود اما اين مسأله به همين جا ختم نشد و بعد از دولت وي تا به امروز نيز شاهد «تفکر تکنوکراتيک» در دولت ها هستيم. آيا در دولت خاتمي، پديده تکنوکراسي وجود نداشت؟ آيا دولت احمدي نژاد با همه شعارها و آرمان هاي عدالتخواهانه و مردم محور، سرانجام دست به دامان تکنوکرات ها نشد و همين حضرات تکنوکراتِ تيم اقتصادي دولت نبودند که با تئوري هاي صد من يک غازِ غربي خود، پدر اقتصاد کشور را در آوردند؟ و آيا برخي از کانديداهاي موجود براي انتخابات رياست جمهوري پيش رو نيز داراي تفکر تکنوکراتيک نيستند؟

بنابراين اين سوال مهم است که بپرسيم چرا فرجام دولت هاي جمهوري اسلامي به تکنوکراسي ختم مي شود؟ آيا دولت هاي جمهوري اسلامي از ابتدا تمايل به تکنوکراسي داشتند و يا به مرور، شايد هم «ناخواسته» دچار آن شدند؟ بر فرض که دو دولت سازندگي و اصلاحات داراي چنين تفکري بودند، چرا دولت عدالت محور به چنين بلايي که دقيقا در نقطه مقابل تفکر عدالت طلبي است دچار شد؟

تکنوکرات يعني چي؟ (معني تکنوکرات)
«تکنوکراسي» در يک تعريف کوتاه يعني «حاکميت فن سالاران». يعني مديران کشور بايد جزو طبقه فن سالار باشند. اصطلاح «فن سالار» به خودي خود نشان از پيامدهاي آن دارد. براي فن سالاران چيزي مهم تر از «فن»، «تکنيک» و «تئوري هاي آکادميک» نيست. فن سالاران تئوري آکادميک را چنان مقدس مي دانند و مي پرستند که اساسا «نفي» و يا حتي «نقد» اين تئوري ها را هم بر نمي تابند. تئوري هاي آکادميک براي فن سالاران همان قداستي را دارد که نعوذ بالله، قرآن براي يک انسان مومن و ديندار. تصور فن سالاران اين است که همه دردهاي جامعه را مي توانند با نسخه ها، فرمول ها و تئوري هاي آکادميک خود درمان کنند. آنان معتقدند که اين تئوري ها به دليل آنکه در کشورهاي غربي جواب داده است (که البته امروزه با تشديد بحران مالي- اقتصادي غرب اين هم زير سوال رفته) بنابراين مي تواند براي کل کشورهاي جهان نيز قابل تجويز باشد.

از سويي ديگر، درست در نقطه مقابل دنياي غرب، سي و چند سال پيش، انقلابي در ايران اتفاق افتاد که زيربنا و محور اصلي آن «دين» بود. دين يعني همان موضوعي که همواره در دوران مدرن و با حاکميت تفکر تکنوکراتيک، اساسا محلي از اعراب نداشت و حتي به سخره هم گرفته مي شد. تکنوکرات ها و «علم زدگان» هرگاه سخن از نقش دين در ساخت اجتماع بشري مي شد، لبخندي زده و به حالت تمسخر مي گفتند که دين، از آنِ دوران سنت و اسطوره ها است، نه دنيايي که ما بر آن حاکميت مي کنيم، اصلا دين توانايي بازتوليد فرهنگي- اجتماعي را در دوران مدرن ندارد.

«انقلاب اسلامي» با پيروزي خود در حقيقت همه تئوري هاي تکنوکرات ها و علم زدگان را به سخره گرفت و غيرمستقيم به آنان گفت که تئوري هاي تان -حتي به فرض صحت- فقط قابل تجويز براي خودتان است نه مردمان ديگر مناطق جهان. که اساسا «درد» شما با درد ما يکي نيست و لاجرم راه هاي «درمان» هم يکي نخواهد بود. درد دنياي غرب، بهره وري و تمتع هرچه بيشتر از «دنيا» آن هم براي «لذت» بردن بيشتر از آن است. «دنيا» در تئوري هاي تکنوکرات ها و علم زدگان موج مي زند و همه چيز براي استفاده بيشتر

دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید

برچسب : تکنوکراسي,نفوذ تکنوکرات ها, احمدي نژاد ,خاتمي,ارتباط احمدی نژاد با جریان انحرافی, نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 575 تاريخ : پنجشنبه 8 فروردين 1392 ساعت: 17:10