شاه شيعه است؛ خائن نيست!

مهمترين، دقيق ترين و گوياترين عبارات درباره رفتار و منش متحجران را بايد در سخنرانيهاي امام و بخصوص در «منشور مشهور روحانيت» جستجو كرد. اهميت جريان شناسي متحجران از نگاه امام تا آنجاست كه ايشان صراحتا فرموده اند متحجران با نقاب عوام فريبانه به ميدان مي آيند و در نهایت اگر بتوانند موفق شوند چیزی برای انقلاب باقی نمی گذارند.

در ادبيات و گفتمان حضرت امام بداخلاقی های سیاسی، مقدس نمایی و مخالفت با استفاده از علم در مدیریت جامعه به بهانه مخالفت اسلام، نگاه قیم مآبانه داشتن به رای مردم، مخالفت با استفاده از مظاهر تمدن در مسير پيشرفت جامعه، مقدس جلوه دادن تمام مظاهر كهن همچون استفاده از اسب به جاي اتومبيل و تعیین تکلیف کردن برای مردم مهمترین شاخصه های این جریان است. 

اهمیت حضور متحجران و جریان تحجر در میان صفوف حتی انقلابیون تا آنجاست که سید احمد خمینی هنر واقعی امام را – نه حتی سرنگونی شاه بلکه- مبارزه فراگیر و در طول دهه های متوالی با این جریان می داند. 

تاکیدهای مداوم حضرت امام بر لزوم مبارزه با جريان هاي حامي گفتمان تحجر- البته با نقاب هاي متفاوت در دوره هاي مختلف- نشان از وجود خطري عظيم از سوي اين جريان براي حركت انقلاب به سوي عدالت و پيشرفت است. جرياني كه در طول حيات خود- اين جريان حركت علني خود را از همان سال هاي ابتدايي آغاز جنبش اصيل انقلاب رونمايي كرد- اگرچه با حاميان اندك ولي در پوشش ها و نقاب هاي متفاوت همواره كوشيده تا جريان ها و چهره هاي اصيل انقلاب را به عناوين گوناگون متهم كرده تا بتواند از رهاورد آن مطاعي براي خود در عرصه سياست نظام اسلامي بيابد. اين مطاع هم چيزي نيست جز معرفي خود به عنوان گفتمان اصلي و پايدار امام و رهبري. لازمه آن هم تخريب همه السابقون السابقون نظام از هر طيف و جناحي است. 

شاه شيعه است؛ خائن نيست!

بازخوانی آنچه امام(ره) درباره پیشینه و عقبه فکری این جریان می فرمود شاید بهترین «توصیف» برای آنها و آسان ترین راه برای شناخت آنها باشد.  رهبر فقید انقلاب درباره خطر این جریان صراحتا فرموده اند:«خطر اینها از سکولارها بیشتر است ؛ انتخابات باید مردم پسند باشد نه خان پسند»
ایشان در منشور مشهور روحانیت – که به فرموده رهبر فرزانه انقلاب "فيوضات معنوي پروردگار بر قلب امام و بر مردم" است- فرموده اند: « در شروع مبارزات اسلامی اگر می‏ خواستی بگویی شاه خائن است ، بلافاصله جواب می شنیدی که شاه شیعه است!

حضرت امام در بخش ديگري از منشور روحانيت به رفتارهاي اين جريان در مقابل جريان اصيل انقلاب و انقلابيون واقعي با عبارت عجيب «خون دل خوردن» يا مي كند و صراحتا مي فرمايند: عده ‏ای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام می‏ دانستند و هیچ‏ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته ی متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است.
 
روحاني قابل احترام از نگاه متحجران

امام در بخش ديگري مي فرمايند: «وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق نا آگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید ، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد ، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الاّ عالم سیّاس و روحانی کاردان و زیرک ، کاسه ‏ای زیر نیم کاسه داشت.
 
و این از مسائل رایج حوزه‏ ها بود که هر کس کج راه می‏ رفت متدین تر بود. یاد گرفتن زبان خارجی ، کفر و فلسفه و عرفان ، گناه و شرک به شمار می‏ رفت. در مدرسه ی فیضیه فرزند خردسالم ، مرحوم مصطفی از کوزه ‏ای آب نوشید ، کوزه را آب کشیدند ، چرا که من فلسفه می‏ گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می‏ یافت ، وضع روحانیت و حوزه‏ ها ، وضع کلیساهای قرون وسطی می‏شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه ‏ها را حفظ نمود». 

گلوله هاي مقدس مآبي و تحجر 

ایشان اضافه می کنند: «در ١۵  خرداد ۴٢ مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود، مقابله را آسان مى نمود، بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودى گلوله حیله و مقدس مآبى و تحجر بود، گلوله زخم زبان و نفاق و دورویى بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را مى سوخت و مى درید.... آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانى نما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمومنین (ع) است که در تاریخ روشن است.

شكست خوردگان ديروز؛ سياست بازان امروز

امام خميني در فراز نهايي منشور روحانيت تاكيد مي كنند: بگذارم و بگذرم و ذائقه ها را بیش از این تلخ نکنم، ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه هم چنان باز است و شیوه مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است. شکست خوردگان دیروز سیاست بازان امروز شده اند.
سيد احمد خميني فرزند امام راحلمان در يكي از سخنراني هاي مشهور خود درباره جريان شناسي متحجران مي گويد: متحجرین در همه زمینه ها و حتی در زمینه هنر از ابتدا تا انتهای نهضت امام خمینی –ره- در برابر نظام اعتقادی ایشان یعنی اسلام ناب محمدی –ص- ایستاده اند...».

آنچه امروز بازخواني رفتار و جريان شناسي جريان متحجران و نوع نگاه امام به آنها را ضروري كرده، برخاستن نواي شاخصه هاي اين جريان از گفتمان برخي گروههاي داخلي است. تخريب چهره هاي شاخص انقلاب، «خود بصير پنداري»، فرمايشي دانستن راي مردم و... به گفتمان اصلي جرياني تبديل شده كه با وجود فاصله زمين تا آسماني اش با گفتمان امام(ره) و رهبر عزيز انقلاب، خود را صاحب گفتمان واقعي انقلاب و ديگران را خارج از اين مدار مي نامند.