احمدی نژاد؛ نه مظلوم است و نه منفور ...

ساخت وبلاگ

«ایرانیان خوش استقبال و بد بدرقه اند». این سخن را شاید به دفعات درباره برکناری مربیان باشگاه های لیگ برتری فوتبال ایران، از زبان جراید و رسانه های ورزشی شنیده باشید اما جای تأسف بسیار دارد که باید بگوییم علاوه بر صادق بودن این عبارت در حوزه ورزش، عرصه سیاست ایران نیز از چنین معضلاتی منزه و مبرا نیست.

نکته مهم در پرهیز از بروز چنین واکنش هایی آن است که "هر آنچه را همان گونه که هست ببینیم و از افراط و تفریط در ارزیابی پدیده ها و جریانات، جداً خودداری کنیم."

«محمود احمدی نژاد» نیز از جمله رؤسای جمهوری است که چه در زمان روی کار آمدنش و چه در هنگامه واگذاری مسئولیتش در ماه های آتی، دچار زیاده روی در حب و بغض های وارده از سوی محبین و مغضوبین خویش شد و کماکان می شود!



چنین نحوه برخوردهایی درباره سایر اسلاف ریاست جمهوری نیز مسبوق به سابقه بوده است، بطوریکه مبدأ فعالیتشان با سلام و صلوات و وإن یکاد آغاز شد، اما آخر شاهنامه شان با تلخی و دل آزردگی همراه بود!

بیاد آورید زمانی را که اکبر هاشمی رفسنجانی سردار سازندگی خطاب می شد و مخالفش مخالف پیغمبر(!)؛ اما در زمان پایان کارش، طرفدار لیبرالیسم و حامی سرمایه داری و مروج فاصله طبقاتی نام گرفت!



سید محمد خاتمی نیز وضعیتی مشابه داشت و در عنفوان ریاستش، سید خندان اصلاحات و مدافع آزادی بیان لقب گرفت اما در هنگام واگذاری مسئولیتش با کارکتر "بهروز پیرپکاجکی" در مجموعه طنز "زیر آسمان شهر" قیاس می شد!

اما وضعیت پایان دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد با دیگران، توفیر و تفاوت بسیار دارد چراکه نه دوستداران رؤسای قبلی، دوستی خاله خرسه شان را تا به این اندازه از حد گذرانده بودند و نه منتقدانشان با تکفیر و تقطیع دولتمردان، به شیوه ای ناجوانمردانه و طالبانی به ایشان می تاختند!



نکته آنجاست که باید گفت محمود احمدی نژاد نـه به زعم موافقانش، «معجزه هزاره سوم و رجایی ثانی» بود و نـه به باور مخالفانش، «خائن به نظام و مملکت»؛ بلکه وی همان محمود احمدی نژاد است که نـه کلمه ای بیشتر دارد و نـه کلمه ای کمتر.

ناگفته نماند که شاید بتوان ریشه اینگونه افراط و تفریط ها در نقد مهرورزان را در ویژگی های شخصیتی شخص محمود احمدی نژاد جستجو کرد. به قطع و یقین منشأ انتقادات تند و تیز کنونی از جانب دوست و دشمن، نسبت به مجموعه تحت امر احمدی نژاد را می توان در حکم پژواک «بگم بگم» های ایشان دانست که همگان را هدف قرار داده است و محتمل است که در روزهای آتی نیز افراد دیگری را مورد هدف قرار دهد!



بیاد آورید زمانی را که محمود احمدی نژاد یکی از کاندیداهای احتمالی را «هلو» خطاب کرد؛ دیگری را در حین مأموریت خارجی برکنار کرد؛ آن یکی را به بهانه اختلاف سلیقه از وزارت کشور عزل کرد؛ «مجلس شورای اسلامی» و «شهرداری تهران» و «سازمان تبلیغات» و «صدا و سیما» و «سپاه پاسداران» و «اصلاح طلب و اصولگرا» و «چپ و راست» و «بالا و پایین» را شُست و آبکشی کرد و ...!

در چنین شرایطی، به فرض عدم مقابله به مثل نامبردگان و قصاص خواهی ایشان، بعید به نظر می رسد که سعه صدر ایشان به اندازه ای باشد که موضع انفعال در پیش بگیرند و در ماه های آتی در قبال قصورات و تقصیرات متعدد دولت ساکت بنشینند و نقاط ضعف خدمتگزاران را به رُخشان نکشند!

فی الحال دوران دولت مهرورزی، مرحله ای بود که می بایست طی می شد و شد آنچه باید می شد. در چنین شرایطی افسوس گزینش های گذشته را خوردن و سخن به میان آوردن از اینکه محتمل است انتخاب ملت در دوره نهم حاصل سوء تفاهم و خطایی سهوی بوده باشد؛ جز اتلاف وقت و تضعیف روحیه مردم، نتیجه دیگری را بهمراه نخواهد داشت چراکه درگذشته ماندن، درجا زدن است و درجا زدن، موجب رخوت و رکود.

در این میان اتخاذ مشی میانه روی را می توان در هنگام مواجهه با چنین مواردی توصیه نمود.
چه بسا عدول و انحراف از محور اعتدال، صدمات و لطمات جبران ناپذیری را در پی داشته باشند که نمونه اش در کنش ها و واکنش ها در قبال دولت کنونی به روشنی قابل مشاهده اند!

با مروری بر شرایط روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در تیرماه 84 در می بابیم که چشم بستن طرفداران ایشان بر نقاط ضعف شهردار تازه به ریاست جمهوری رسیده پایتخت، موجب سرکش شدن بغض های فروخورده و انگیزه های سرکوب شده مخالفان وی در سال 88 شد.

اگرچه دوستداران افراطی محمود احمدی نژاد سهم به سزایی در شعله ور شدن و تحریک احساسات مخالفان رئیس جمهور نهم داشتند، اما نمی توان نقش شایان هواخواهان تندروی رقیب سبزپوش احمدی نژاد را نیز در دوباره به قدرت رسیدن وی، کتمان نمود.

به عبارت بهتر اگرچه قرارگیری محمود احمدی نژاد در مقابل ائتلاف رؤسای جمهور سابق و نیز زیاده روی در افشاگری هایش در خرداد 88 موجب ریزش بخشی از آرای وی شد اما تک و تنها قرار گرفتن احمدی نژاد در برابر مخالفان و منتقدان و معاندانش در انتخابات دهم، نه تنها برای وی نامیمون نبود بلکه موجبات مظلومیت وی در نزد افکار عمومی را به حدی فراهم آورد که آرای 24 میلیونی ملت را به سمتش سرازیر کرد!



این درحالی بود که نه هواداران کاندیدای شکست خورده 13 میلیونی و نه هواخواهان کاندیدای پیروز 24 میلیونی، به قطع و یقین بر اصلح بودن نامزد مدنظرشان اتفاق نظر نداشتند و حتی در مواردی صراحتاً بر اصلحیت دیگر کاندیداها اذعان می کردند؛ اما شرایط دو قطبی موجود در برهه خرداد 88 موجب آن شد که هر یک از طرفداران نامزدهای مذکور، تنها نیمه پر لیوان را بنگرند و هیچگاه نیمه خالی را در نظر نیاورند!

اکنون نیز با توجه به پایان پذیری دولت دهم طی ماه های آتی، دشمنی های بیش از اندازه مخالفان دولت، می تواند باعث پیراهن عثمان شدن کُت احمدی نژاد شود و دوستداران رئیس جمهور "به ظاهر مظلوم" را برای تداوم گفتمان مهرورزان، به صحنه بکشاند.

از این رو شایسته است که بدور از جنجال سازی و افراط و تفریط در نقد عملکرد دولتهای تحت نظر محمود احمدی نژاد، سخن حق را به زبان آورده، قضاوت و انتخاب را تنها به مردم بسپاریم و بر احتجاجات و تشنج آفرینی ها دامن نزنیم. 

دانلود...
ما را در سایت دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهمن khoondel بازدید : 480 تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392 ساعت: 2:57